گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

حذر کن از عرق روی لاله رخساران

که می کند به دل سنگ رخنه این باران

دو چشم شوخ تو با یکدگر نمی سازند

که در خرابی هم یکدلند میخواران

همیشه داغ دل دردمند من تازه است

که شب خموش نگردد چراغ بیماران

مرا ز گریه چه حاصل، که چاک سینه ابر

رفوپذیر نگردد به رشته باران

عنان به طول امل می دهی، نمی دانی

که مغز آدمیان است رزق این ماران

ز همرهان گرانبار خود مشو غافل

مرو ز قافله ها پیش چون سبکباران

گناه باده پرستان به توبه نزدیک است

خدا پناه دهد از غرور هشیاران!

به آب تیغ شود شسته عاقبت صائب

غبار خواب ز چشم و دل ستمکاران

 
sunny dark_mode