گنجور

 
صائب تبریزی

قطره بی سرو پایم دل دریا دارم

ذره خاکم و پیشانی صحرا دارم

نیست از سیل گرانسنگ حوادث خطرم

خانه در کوچه گمنامی عنقا دارم

همچو شبنم چه به مجموعه گل دل بندم؟

من که در دیده خورشید فلک جا دارم

جگر سنگ به نومیدی من می سوزد

شیشه آبله ام، راه به خارا دارم

من تنک حوصله و دختر رزشیشه دل است

چه عجب گر هوس توبه ز صهبا دارم؟

به یک آغوش چه گل چینم از آن نخل امید؟

همچو گل یک بغل آغوش تمنا دارم

موم از چرب زبانی نکند صید مرا

شعله ام شعله، سرعالم بالا دارم

گریه تاب نشست از رخ من گرد خمار

چشم بر خوشه انگور ثریا دارم

نقش امید محال است که صورت بندد

چند آیینه بر صورت عنقا دارم؟

روزگاری است ز چشم گهرافشان صائب

همچو گرداب وطن در دل دریا دارم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سعدی

منم این بی تو که پروای تماشا دارم

کافرم گر دل باغ و سر صحرا دارم

بر گلستان گذرم بی تو و شرمم ناید

در ریاحین نگرم بی تو و یارا دارم

که نه بر ناله مرغان چمن شیفته‌ام

[...]

سیف فرغانی

مدتی شد که من از عشق تو سودا دارم

غم و اندوه تو را در دل و جان جا دارم

یوسف مصر ملاحت شدی ای جان عزیز

ور نه من با تو چرا مهر زلیخا دارم

گوئیم دست بدار از خود و در ما پیوند

[...]

جامی

دیده پر نم ز غم زمزم و بطحا دارم

دیدن کعبه بدین دیده تمنا دارم

راویه چشم تر و زاد غم و راحله شوق

بهر این ره همه اسباب مهیا دارم

خار پایم شده خاک وطن ای کاش کند

[...]

صائب تبریزی

طمع بوسه از آن لعل شکر خا دارم

خیر از خانه در بسته تمنا دارم

چون قدح چشم به احسان صراحی است مرا

روزی خود طمع از عالم بالا دارم

چه کند با جگر سوخته چندین خار

[...]

قدسی مشهدی

همه جانب قدم مرحله‌پیما دارم

روشناس غم عشقم، همه‌جا جا دارم

غیرتم با تو چنان است که شبها به خیال

جنگ پهلوی تو با صورت دیبا دارم

از پی نقش پی ناقه نیم سرگردان

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه