گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

تر دامنیم آه غم آلود ندارد

این چوب تر ازبی ثمری دود ندارد

دل بر سر آتش زهوا وهوس ماست

این مجمره جز خامی ما عود ندارد

از گریه ما نرم نگردید دل صبح

در شوره زمین آب گهر سود ندارد

غیر ازدل روشن که دلیلی است خدایی

یک قبله نما کعبه مقصود ندارد

در ملک صباحت نتوان یافت ملاحت

این لاله ستان داغ نمکسود ندارد

از عشق دل خام شنیده است حدیثی

آهن خبر از پنجه داود ندارد

چون حلقه کعبه است سزاوار پرستش

چشمی که نگاه هوس آلود ندارد

صاحب سخنی را که سخن سنج نباشد

مانند از ایازی است که محمود ندارد

چون گوهر شب تاب چراغی که خدایی است

هم خانه کند روشن و هم دود ندارد

باجلوه خورشید چه حاجت به چراغ است

دیوانه غم اختر مسعود ندارد

چون غنچه پیکان گذرانده است به سختی

صائب خبری از دل خوشنود ندارد

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

جلال عضد

شوریده دل ما سر بهبود ندارد

سرگشته ما راه به مقصود ندارد

از سوز من سوخته کس را خبری نیست

آری چه کنم؟ آتش ما دود ندارد

ای دوست به بیهوده دل دوست میازار

[...]

جهان ملک خاتون

دل در غم هجران تو بهبود ندارد

جز وصل تواش هیچ دوا سود ندارد

می دان به یقین ای دل و جان کاین دل تنگم

از هر دو جهان غیر تو مقصود ندارد

جان را طلبیدی ز من ای خسرو خوبان

[...]

خیالی بخارایی

دل جز به غمت خاطر خوشنود ندارد

وز عمر به جز وصل تو مقصود ندارد

بر سوختهٔ آتش غم مرحمتی کن

امروز که حلوای لبت دود ندارد

آن بخت که یابم ز دهان تو نشانی

[...]

اهلی شیرازی

هرچند که گفتم غم دل سود ندارد

میسوزم و هیچ آتش من دود ندارد

منت ز طبیبان نکشد خسته دلی کو

اندیشه مرگ و غم بهبود ندارد

از من که گذر کرد؟ که چون لاله بدامن

[...]

نظیری نیشابوری

شادم که دوا درد مرا سود ندارد

بیماری عشقست که بهبود ندارد

یک کس به در صومعه مقبول نظر نیست

نازم به خرابات که مردود ندارد

سرگشته زدم گام به هرجا و ندیدم

[...]