تر دامنیم آه غم آلود ندارد
این چوب تر ازبی ثمری دود ندارد
دل بر سر آتش زهوا وهوس ماست
این مجمره جز خامی ما عود ندارد
از گریه ما نرم نگردید دل صبح
در شوره زمین آب گهر سود ندارد
غیر ازدل روشن که دلیلی است خدایی
یک قبله نما کعبه مقصود ندارد
در ملک صباحت نتوان یافت ملاحت
این لاله ستان داغ نمکسود ندارد
از عشق دل خام شنیده است حدیثی
آهن خبر از پنجه داود ندارد
چون حلقه کعبه است سزاوار پرستش
چشمی که نگاه هوس آلود ندارد
صاحب سخنی را که سخن سنج نباشد
مانند از ایازی است که محمود ندارد
چون گوهر شب تاب چراغی که خدایی است
هم خانه کند روشن و هم دود ندارد
باجلوه خورشید چه حاجت به چراغ است
دیوانه غم اختر مسعود ندارد
چون غنچه پیکان گذرانده است به سختی
صائب خبری از دل خوشنود ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات عمیق و ناامیدی میپردازد. او بیان میکند که دلتنگی و غم وجودش را فراگرفته و هیچچیز در زندگیاش ثمر ندارد. او به آتشهای درون و هوسهایش اشاره میکند و میگوید که غم و گریهاش هیچ تأثیری بر جهان خارج ندارد. همچنین به سادگی و خامی در عشق و عدم وجود زیبایی واقعی اشاره میکند و میگوید که حقیقت و زیبایی در زندگیاش نایاب است. آخرین ابیات به این نکته اشاره میکند که عناصر و نشانههای واقعی و روشنایی در زندگیاش وجود ندارد، و در نهایت، او به سرنوشت و گذر زمان اشاره میکند که به طور کلی خوشحالی و امید را از او گرفته است.
هوش مصنوعی: ما در حالتی هستیم که نمیتوانیم از احساسات غمانگیز خود رهایی یابیم. مانند چوبی تر که هیچ فایدهای ندارد و فقط به بیثمری دلالت میکند.
هوش مصنوعی: دل ما در آتش آرزوها و خواستهها میسوزد. این شعلهور بودن، جز ناپختگی و ناتوانی ما چیزی نیست.
هوش مصنوعی: اشکهای ما نتوانستند دل صبح را از سختی رهایی ببخشند؛ همانطور که آب گرانبها در زمین شور فایدهای ندارد.
هوش مصنوعی: به جز دل روشن که نشاندهندهای الهی است، هیچ نشانهای از مقصود حقیقی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در سرزمین زیبایی، نمیتوان به جذابیت گل لاله رسید، زیرا داغی که این گل را آبیاری میکند، همیشه از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: دل خام از عشق داستانی شنیده که آهن دیگر از قدرت پنجه داود چیزی نمیداند.
هوش مصنوعی: چشمهایی که به هوس نمینگرند، باید به مانند حلقه کعبه که شایسته پرستش است، مورد توجه و احترام قرار گیرند.
هوش مصنوعی: اگر کسی باشد که در گفتار خود سنجش و دقت نداشته باشد، سخنش مانند آن است که ایاز (یار و خدمتگزار معروف) در نزد محمود غزنوی وجود نداشته باشد؛ یعنی بیفایده و بیارزش است.
هوش مصنوعی: مانند دُر درخشان، چراغی که خاصیت الهی دارد، میتواند هم روشنایی ببخشد و هم عاری از دود باشد.
هوش مصنوعی: با تابش خورشید دیگر نیازی به نور چراغ نیست. کسی که به جمال و زیبایی دل داده، دیگر غم و افسوس ستارههای خوشبختی را نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: دل صائب در حالتی سخت و دردناک قرار دارد و هیچ خبری از شادمانی و دلخوشی ندارد، درست مانند غنچهای که دچار اطراف و شرایط دشوار شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
شوریده دل ما سر بهبود ندارد
سرگشته ما راه به مقصود ندارد
از سوز من سوخته کس را خبری نیست
آری چه کنم؟ آتش ما دود ندارد
ای دوست به بیهوده دل دوست میازار
[...]
دل در غم هجران تو بهبود ندارد
جز وصل تواش هیچ دوا سود ندارد
می دان به یقین ای دل و جان کاین دل تنگم
از هر دو جهان غیر تو مقصود ندارد
جان را طلبیدی ز من ای خسرو خوبان
[...]
دل جز به غمت خاطر خوشنود ندارد
وز عمر به جز وصل تو مقصود ندارد
بر سوختهٔ آتش غم مرحمتی کن
امروز که حلوای لبت دود ندارد
آن بخت که یابم ز دهان تو نشانی
[...]
هرچند که گفتم غم دل سود ندارد
میسوزم و هیچ آتش من دود ندارد
منت ز طبیبان نکشد خسته دلی کو
اندیشه مرگ و غم بهبود ندارد
از من که گذر کرد؟ که چون لاله بدامن
[...]
شادم که دوا درد مرا سود ندارد
بیماری عشقست که بهبود ندارد
یک کس به در صومعه مقبول نظر نیست
نازم به خرابات که مردود ندارد
سرگشته زدم گام به هرجا و ندیدم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.