ز ابر اگر چه هوای بهار ناصاف است
غمین مشو که سراپرده های الطاف است
صفای روی زمین در صفای دل بسته است
که آب جوی بود صاف، چشمه تا صاف است
نمی توان ز گرانان به گوشه گیری رست
که کوه بر دل عنقا ز قاف تا قاف است
هزار خرقه آلوده، رهن می برداشت
چه نعمتی است که پیر مغان بانصاف است!
به طوطیان سخنگو که می دهد شکر؟
درین زمانه که انصاف دادن، اسراف است
به هر که بیش رسد خون، فتوح بیش رسد
که جای مشک ز آهو همیشه در ناف است
کدام حجت ناطق به از کلام بود؟
سخن چو هست، چه حاجت به دعوی و لاف است؟
میان کعبه و بتخانه مانده ام حیران
که گوی کودک بی معرفت در اعراف است
به غیر موی شکافان کسی نمی داند
که تار و پود جهان در کف سخن باف است
به نقش پرده غیب است تا دلت مایل
هنوز آینه سینه تو ناصاف است
چه التفات به سنگ محک کند صائب؟
به نور چشم بصیرت کسی که صراف است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان باریکاندیشی و تأمل در زندگی میپردازد. شاعر اشاره میکند که با وجود ناپایداری و غمانگیزی ظاهری بهار، باید خوشبین بود زیرا در پس آن الطاف و نعمتهایی نهفته است. او بر این باور است که صفای واقعی در دل انسان است و شرایط زندگی همواره از جنس ناپایداری و امتحان است.
شاعر همچنین به تبعیضهای اجتماعی و نحوه برخورد با نیکوکاران و گرانقدران اشاره میکند و تأکید دارد که مهمترین سخن، کلام صادق و واقعی است. او در میانههای زندگی، میان دو قطب، یعنی نیکی و بدی، حیران است و به جستوجوی حقیقت میپردازد.
در نهایت، شاعر به این نکته میرسد که تنها با بصیرت و درک عمیق میتوان حقیقت را دریافت کرد و آینه دل را صاف کرد تا بتوان دنیای واقعی و غیبی را فهمید.
هوش مصنوعی: اگرچه هوای بهار بیثبات و ناپایدار است، نگران نباش؛ زیرا همواره نعمتها و الطاف الهی در دسترس ماست.
هوش مصنوعی: زیبایی و آرامش دنیای بیرون به پاکی و صفای دل انسان وابسته است؛ مانند آبی که در جوی جاری است و در صورتی که این آب زلال و صاف باشد، همه چیز زیباتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: نمیتوان از دشواریها و فشارهای زندگی به سادگی فرار کرد، چرا که همانطور که کوهها بر دل پرندگان بزرگ سنگینی میکنند، مسائل و چالشهای زندگی نیز همواره وجود دارند و نمیتوان به راحتی از آنها دور شد.
هوش مصنوعی: این بیت به اهمیت و ارزش قضاوت و اخلاق در زندگی اشاره دارد. شاعر میگوید که در میان تمام خلقت و زحمتهایی که انسانها برای خود دارند، این نعمت بزرگتر از همه است که فردی چون پیر مغان با انصاف و عادلانه قضاوت کند. به عبارت دیگر، در دل هزاران مشکل و آلودهگیها، انصاف و عدالت یک نعمت بینظیر به حساب میآید.
هوش مصنوعی: در این دنیا که انصاف دادن به نوعی اسراف محسوب میشود، آیا طوطیان سخنگو هم به دیگران محبت و شفقت میکند؟
هوش مصنوعی: هر کس که دچار درد و رنج بیشتری شود، به دستاوردهای بیشتری نیز خواهد رسید، زیرا همیشه نشانههای مهمی از چالشها در درون زندگی وجود دارد.
هوش مصنوعی: کدام دلیل روشن و گویا بهتر از سخن وجود دارد؟ وقتی که حرف و بیان هست، چه نیازی به ادعا و بزرگگویی است؟
هوش مصنوعی: بین کعبه و بتخانه گیج و سردرگم ماندهام، مانند کودک نادانی که در جایی میان دو دنیا گرفتار است.
هوش مصنوعی: تنها کسی که با دقت و مهارت میتواند رازهای جهان را ببیند، همان فردی است که موی شکافان را ایجاد میکند؛ دیگران از این بُعد واقعیت بیخبرند و نمیدانند که همه چیز در دست یک هنرمند کلامی است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که قلبت still میل دارد، رازهای عالم غیب بر پرده نقش میبندد و آینه قلبت هنوز صاف و شفاف نیست.
هوش مصنوعی: چگونه صائب میتواند به سنگ محک توجه کند؟ در حالی که کسی که بیناست، مانند صرافی که با نور چشمش میبیند، توانایی درک عمیقتری دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کُنون که بر کفِ گُل جامِ بادهٔ صاف است
به صدهزار زبان بلبلش در اوصاف است
بخواه دفتر اشعار و راهِ صحرا گیر
چه وقتِ مدرسه و بحثِ کشفِ کَشّاف است؟
فقیهِ مدرسه دی مست بود و فَتوی داد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.