نیست از روی زمین سیری دل خود کام را
حرص می گردد زیاد از خاک، چشم دام را
داغ دارد میکشان را تشنه چشمی های من
می کنم خالی ز می در دست ساقی جام را
روزگار عیش را دود سپندی لازم است
شد شب آدینه نیل چشم زخم ایام را
دل به کوشش آرزو را پخته نتوانست کرد
در بغل نتوان رساندن میوه های خام را
هر که را از درد و صاف می نظر بر نشأه است
باده یک جام داند بوسه و دشنام را
جسم رنگ جان گرفت از بی قراری های دل
می برد چون سایه با خود صید وحشی دام را
در دل خود کعبه مقصود را هر کس که یافت
بستن زنار داند بستن احرام را
بوسه را در نامه می پیچد برای دیگران
آن که می دارد دریغ از عاشقان پیغام را
دل چو شد افسرده، از جسم گرانجان پاره ای است
رنگ برگ خویش باشد میوه های خام را
نیست صائب شنبه و آدینه در کوی مغان
می کند یکرنگ، مشرب سر به سر ایام را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات و دردهای درونی شاعر میپردازد. شاعر از دلتنگی و حرص برای رسیدن به خوشیها صحبت میکند و به تنهایی و بیقراری خود اشاره میکند. او از یک سو به قدرت عشق و نشانههای آن اشاره دارد و از سوی دیگر به بیپایانی و ناپایداری روزگار اشاره میکند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که عشق و زندگی پر از تلاش و آرزوهای انتظاری هستند که ممکن است به حقیقت نپیوندند. احساس غم و افسردگی از گرفتاریهای دنیایی و جسمانی نیز در این شعر مشهود است و شاعر به نوعی جستجوی آرامش و معنا در دنیای فانی خود پرداخته است.
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ کس به طور کامل راضی و سیر نیست و دل انسان همیشه در جستجوی بیشتر است. خواستهها و آرزوهای او مانند دامی است که او را به سوی زمین و مادیات میکشاند.
هوش مصنوعی: چشمان من از شدت تشنگی در پی شراب هستند و من در دست ساقی، جام را خالی میکنم.
هوش مصنوعی: برای لذت بردن از زندگی، باید بعضی چیزها را فدای آن کنیم. حالا که شب جمعه است و به دلایلی مانند بدی نیت و حسادت، باید مراقب آسیبهای ناشی از روزگار باشیم.
هوش مصنوعی: دل نمیتواند آرزوهایش را با تلاش به بلوغ برساند، همانطور که نمیتوان میوههای نارس را به جای میوههای رسیده در آغوش گرفت.
هوش مصنوعی: هر کسی که از درد و رنج به حقیقتی رسیده باشد، میتواند تجارب شیرین و تلخ زندگی را به درستی درک کند و بفهمد.
هوش مصنوعی: جسم تحت تأثیر اضطرابهای دل، رنگ و شعور خاصی پیدا کرد و مانند سایهای، شکار را به همراه خود به سوی دام میآورد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در دل خود به هدف واقعی و معنوی دست یابد، میداند که چگونه از تعلقات مادی خود رها شود و به عبادت و تقدس نزدیک شود.
هوش مصنوعی: آن کسی که بوسه را در نامه برای دیگران پنهان میکند، به عاشقان پیغام نمیدهد و از آنها دریغ میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که دل انسان دچار ناراحتی و افسردگی میشود، مانند این است که بخشی از وجودش از جسمش جدا شده است. حالا در شرایطی که رنگ و حال و هوای دلش تغییر کرده، نمیتواند میوههای خام و ناپخته را ببیند و احساس کند.
هوش مصنوعی: در کوچههای مغان، روزهای شنبه و جمعه هیچ تفاوتی ندارند؛ زیرا در آنجا، همه روزها به یک شکل و رنگ هستند و حال و هوای این فضا، تمام ایام را تحت تأثیر قرار میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ساقیا دل شد پر از تیمار پر کن جام را
بر کف ما نه سه باده گردش اجرام را
تا زمانی بی زمانه جام می بر کف نهیم
بشکنیم اندر زمانه گردش ایام را
جان و دل در جام کن تا جان به جام اندر نهیم
[...]
ساقیا پیش آر باز آن آب آتشفام را
جام گردان کن ببر غمهای بیانجام را
زآنکه ایام نشاط و عشرت و شادی شده است
بد بود بیهوده ضایع کردن این ایام را
مجلسی در ساز در بستان و هر سوئی نشان
[...]
ساقیا وقت صبوح آمد بیار آن جام را
می پرستانیم در ده باده ی گلفام را
زاهدانرا چون ز منظوری نهانی چاره نیست
پس نشاید عیب کردن رند درد آشام را
احتراز از عشق می کردم ولی بی حاصلست
[...]
من که خدمت کرده ام رندان درد آشام را
کی شمارم پخته وضع زاهدان خام را
تا شدم فارغ به استغنای عشق از هر مراد
بر مراد خویش یابم گردش ایام را
رند و صوفی عارف و عامی مخوانیدم که من
[...]
یار، چون در جام می بیند، رخ گل فام را
عکس رویش چشمه خورشید سازد جام را
جام می بر دست من نه، نام نیک از من مجوی
نیک نامی خود چه کار آید من بد نام را؟
ساقیا، جام و قدح را صبح و شام از کف منه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.