بیا که با سر زلف تو کارها دارم
ز جام عشق تو در سر خمارها دارم
بیا که با دو رخ تو که روز را ماند
شکایت و گله روزگارها دارم
بیا که چون تو بیایی، به وقت دیدن تو
ز دیدگان قدمت را نثارها دارم
چو آمدی مرو از نزد من که در همه عمر
به بوسه با لب لعلت شمارها دارم
نگار گر شده ام کز خیال صورت تو
همیشه پیش دو دیده نگارها دارم
جمال ده چو رخ خویش کارهای مرا
که بی جمال تو شوریده کارها دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و زیبایی معشوق اشاره میکند و از longing (آرزو و دلتنگی) خود میگوید. او از زیبایی و جذابیت معشوق مینالد و درخواست میکند که او بیاید، زیرا او تمام احساسات و غمهایش را به عشق او اختصاص داده است. شاعر به توصیف چهره و موهای معشوق میپردازد و بیان میکند که زندگیاش بدون او ناتمام و بیمعناست. در نهایت، او از اینکه همه چیزش را به خاطر معشوق فدای وجود او کرده، سخن میگوید.
هوش مصنوعی: بیایید که من با موها و زیبایی تو، کارها و کارهای زیادی دارم و در اثر عشق تو، در حال فرورفتگی و غفلت هستم.
هوش مصنوعی: بیا که من به خاطر دو چهرهات به روزی که شبیه به آن است، از روزگار شکایت و گلایه دارم.
هوش مصنوعی: بیایید که وقتی شما بیایید، در لحظه ملاقات شما، چشمانم را نثار قدمهای شما کنم.
هوش مصنوعی: وقتی که میآیی، از نزد من نرو، زیرا در تمام عمر، لحظات زیادی را با بوسه بر لبهای زیبایت شمردهام.
هوش مصنوعی: من به خاطر تصویر تو همیشه در ذهنم، همچون یک نگار زیبا دارم.
هوش مصنوعی: زیبایی تو مانند چهرهات، اثرات من را به نمایش بگذار، زیرا من بدون زیبایی تو، کارهای دیوانهواری دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیا که با سر زلف تو کارها دارم
ز عشق روی تو در سر خمارها دارم
بیا که چون تو بیایی به وقت دیدن تو
ز دیدگان قدمت را نثارها دارم
بیا که بیرخ گلرنگ و زلف گل بویت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.