حکایت شمارهٔ ۹
در عقد بیع سرایی متردّد بودم. جهودی گفت: آخر من از کدخدایان این محلتم. وصف این خانه چنان که هست از من پرس، بخر که هیچ عیبی ندارد. گفتم: به جز آن که تو همسایه منی!
خانهای را که چون تو همسایه است
ده درم سیم بد عیار ارزد
لکن امیدوار باید بود
که پس از مرگ تو هزار ارزد
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | منبع اولیه: ویکینبشه | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
تصاویر مرتبط در گنجینهٔ گنجور
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
رضا نوشته:
سعدی به پرهیزگاری و اخلاق شهره بود و این حکایت تنها روایتی تاریخ است.
خوب هست که بدور از تعصب به حقایق تاریخی نگریست.
👆⚐
رسول سعادتمند نوشته:
متاسفانه در آثار تعداد کثیری از شاعران و بزرگان ایران زمین گاها شاهد مواردی اینچنین هستیم، تعصبی شدید دامن پرهیزگاری بزرگان ما را فرا گرفته که با اصول اخلاقی همان عزیزان بعضا در تضاد است ، در آثار سعدی بزرگ نیز از این دست موارد کم نیست، جا دارد تحقیقی گسترده در این مقال صورت پذیرد و ریشه های این کج خلقی ها مشخص شود
👆⚐
رسول سعادتمند نوشته:
به نظر می رسد واژه محلتم صحیح نباشد در نسخه خطی دیگری محله ام آمده است
👆⚐