گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رباعی شمارهٔ ۱۱۲ به خوانش محسن لیله‌کوهی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
رباعی شمارهٔ ۱۱۲ به خوانش فاطمه زندی
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
عطار

هر کوزه که بیخود به دهان باز نهم

گوید بشنو تا خبری باز دهم

من همچو تو بوده ام درین کوی ولی

نه نیست همی گردم ونه باز رهم

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
کمال‌الدین اسماعیل

از خطّ تو شد بنفشه را پشت بخم

و آمد ز پریشانی از آن سان برهم

کز زلف تواش باز نمی دانستم

چون دیدمشان در پس گوش تو بهم

مولانا

مانند قلم سپید کار سیهم

گر همچو قلم سرم بری سر ننهم

چون سر خواهم به ترک سر خواهم گفت

چون با سر خود ز سر او شرح دهم

سعدی

چون می‌کشد آن طیرهٔ خورشید و مهم

من نیز به ذل و حیف تن در ندهم

باری دو سه بوسه بر دهانش بدهم

وانگه بکشد چو می‌کشد بر گنهم

همام تبریزی

بنشسته بدیم ما دو شهباز به هم

کردیم به کوه و دشت پرواز بهم

هر یک به رهی دگر برون افتادیم

تا خود به کجا رسیم ما باز به هم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه