آمد آن شرع را شعار و دثار
آمد آن ملک را یمین و یسار
خواجه بوسعد کارنامه سعد
پشت بابوئیان و روی تبار
دولتش در زمانه بسته زمام
همتش بر سپهر گشته سوار
قاصد عزمش آتشین رگ و پی
باره حزمش آهنین بن و بار
موکب فضل گرد او انبوه
مرکب عقل زیر او رهوار
وهم او دیده باد را صورت
سهم او کرده کوه را شدیار
طبع او پایمرد و مردم گیر
خلق او دستگیر و مردم دار
چرخ تیغ مرادش آهخته
کشته از خیر و شر در او نم و نار
دهر شاخ دهاش پرورده
زاده از مهر و کین بر او گل و خار
امن و خوفش دهنده خواب و سهر
مهر و کینش نهنده منبر و دار
بار ور جود او چو ابر سفید
بارکش حلم او چو زر عیار
طمعش لاغر و نظر فربه
سقطش اندک و نکت بسیار
جوق جوقش سرائیان شگرف
خیل خیلش سپاهیان عیار
رمح هر یک شهاب عیبه گسل
تیغ هر یک درخش خاره گذار
رنگ شبدیز آن ستاره پذیر
نعل گلگون این هلال نگار
همه رستم کمان و آرش تیر
همه آهو سوار و شیر شکار
همه در کار خدمتش کامل
همه در شغل طاعتش بیدار
ای ز جود تو گشته کوته بخل
ای به عجز تو خفته قامت عار
آن سواد است مایه دار دلت
که درو علم را جهد بازار
وان ستاره است سایبان درت
که از او آفتاب خواهد بار
زایرت را قدر کمین نکند
در امل بی گشاد استظهار
زلتت را قضا گذر ندهد
از هوا بی گشاد استغفار
تا برافراز باشد و به نشیب
آتش و آب را ره رفتار
بدسگال ترا چو میخ به سنگ
خسته خواهیم و بسته بر دیوار
نیک خواه ترا به فر تو باد
تندرستی و ایمنی و یسار
مدح خوان تو مکرم شعرا
وصف گوی تو معطی احرار
همچنین بر تو فرخ و میمون
اول و آخر خزان و بهار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره یک شخصیت برجسته و بزرگ است که در زمان خود دارای قدرت و ویژگیهای خاصی است. شاعری به نام خواجه بوسعد از کارنامه سعد، این فرد را توصیف میکند و به صفات و دستاوردهای او اشاره میکند. او را به عنوان کسی معرفی میکند که قدرتش در دست دارد و همت و عقلش او را به بلندای قلهها رسانده است. شاعر در توصیف او میگوید که موکب فضل او انبوه است و در کار خدمت و طاعت همگان را بیدار نگه میدارد.
شخصیت مورد نظر از نظر روحی و فکری بسیار قوی است و کوه را به سوی خود میکشد. او در عین حال بخشنده و دلسوز است و در برابر بخل و عجز ایستادگی میکند. در انتهای شعر، شاعر برای او آرزو میکند که همیشه تندرست و ایمن باشد و دیگران در وصف او بشیر و نیکوکار باشند. این تمجیدها نشان از مقام و منزلت والا این شخصیت دارد که در تاریخ یا حیات اجتماعی مهم بوده است.
هوش مصنوعی: آمدن آن دین و آئین با شکوه و زیبا، و آن پادشاهی که قدرت و نیکی را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف و بزرگداشت شخصی به نام خواجه بوسعد اشاره دارد که در زمینهای خاص، مانند علم یا شعر، اثرگذاری قابل توجهی داشته است. او در بین افرادی با تبار و نژاد مشخص، به خاطر آثار و کارنامهاش شناخته میشود. در واقع، این متن بر اهمیت و اعتبار او در تاریخ و فرهنگ تأکید میکند.
هوش مصنوعی: در دورهای که حکومت او محدود شده و قدرت او در چنگ خودش نیست، اما عزم و ارادهاش همچون یک سوار بر آسمان بلند و رسا شده است.
هوش مصنوعی: فرستادهای را تصور کن که با ارادهای قوی و پرشور به هدفش میرسد. او با قدرت و استقامت، مانند آهنی مقاوم، مصمم است که از موانع عبور کند و به مقصد برسد.
هوش مصنوعی: دور او جمعیتی از فضلیت و بزرگی وجود دارد و زیر پای او، اندیشه و عقل به طرز شگفتانگیزی در حرکت است.
هوش مصنوعی: وهم او به مانند باد، شکل و تصویری از سهم او به وجود آورده و کوه را همچون یار خود ساخته است.
هوش مصنوعی: شخصیت او استوار و مقاوم است و جاذبهای دارد که مردم را به خود جذب میکند. رفتار او به گونهای است که به مردم کمک میکند و از آنها حمایت میکند.
هوش مصنوعی: دنیا مانند چرخشی است که خواستهها و آرزوها را به دست میآورد، اما در این گردش، افراد خوب و بد از هم جدا نمیشوند و همه در این فرآیند تحت تاثیر قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: عمر و زندگی در دنیا، ریشهدار و پیچیده است و نتیجهی محبت و دشمنی انسانها است. در این زندگی، زیباییها و زشتیها در کنار هم وجود دارند.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف دو حالت متضاد در زندگی اشاره دارد. در یک سو، احساس آرامش و امنیت وجود دارد که به انسان خواب و آسایش میدهد. در سوی دیگر، خطر و نگرانیهایی وجود دارد که میتواند منجر به دشمنی و کینهورزی شود. این تضاد نشان میدهد که زندگی مملو از احساسات و تجربههای مختلف است، گاهی به سمت آرامش و گاهی به سمت چالش و دشواری میرود.
هوش مصنوعی: وجود او مانند ابری است که باران سفید را حمل میکند و بردباریاش شبیه طلاست که با مهارت و دقت شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: طمع او کم شده و نگاهش پر از توقعات است؛ چیزی که از او به دست میآید اندک است، اما نکات و زیباییهایش بسیار است.
هوش مصنوعی: گروه گروه، درباریان با شکوه و لشکرهای دلیر به صف آمدند.
هوش مصنوعی: هر ستارهای در آسمان مانند رمح یا نیزهای است که زیبایی خاصی دارد و هر یک از آنها نوری میتاباند که توانایی جلب توجه را دارد.
هوش مصنوعی: رنگ شبدیز آن ستاره، به معنای درخشش و زیبایی خاصی است که به ستارهای داده شده، در حالی که نعل گلگون این هلال نشاندهنده زیبایی و لطافت خاصی در طرح و شکل هلال است. به طور کلی، میتوان گفت که این جمله به تجسم زیبایی و جذابیت در آسمان اشاره دارد.
هوش مصنوعی: همه به مهارت و توانایی رستم و آرش رسیدند، مانند آهوهای چابک و شیرهای شکارچی.
هوش مصنوعی: همه در انجام خدمت به او به کمال هستند و همه در انجام طاعت و عبادت او هوشیار و بیدارند.
هوش مصنوعی: ای سخاوت تو باعث شده که بخل کاهش یابد و ای ناتوانی تو سبب شده که عیب و ننگ به خواب برود.
هوش مصنوعی: علم و دانش در دل تو مانند یک سرمایه ارزشمند است که باید در آن تلاش و کوشش کنی تا به دست آوردن نتایج بهتر منجر شود.
هوش مصنوعی: آن ستاره همچون سایبانی برای توست که از آن نور خورشید خواهد تابید.
هوش مصنوعی: در اینجا به معنای آن اشاره میشود که اگر کسی با دقت و احتیاط به مسایل نگاه نکند، به راحتی ممکن است از فرصتهای مهم و مناسب غافل شود. حس مسئولیت و دقت در نگرش میتواند راهگشای شخص در مواجهه با چالشها و فرصتها باشد.
هوش مصنوعی: ذلت و عقوبت تو را به حال خود نمیگذارد و از آسمان، گشایش و رحمت الهی به وسیله استغفار و توبه نصیب تو نخواهد شد.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که برای اینکه در مسیر زندگی و مشکلاتی مانند آتش و آب که نماد چالشها و موانع هستند، پیشرفت کنیم، باید همواره تلاش و آمادگی داشته باشیم. اگر بخواهیم به موفقیتی برسیم، باید بر اوج تواناییهایمان بایستیم و در عین حال با چالشها روبرو شویم.
هوش مصنوعی: اگر تو به ما نگاه بدی داشته باشی، مانند میخی که به سنگ کوبیده شده است، خسته و ناامید خواهیم شد و به دیوار خواهیم چسبید.
هوش مصنوعی: برای تو آرزوی سلامتی، امنیت و فراوانی دارم.
هوش مصنوعی: شاعر تو را بزرگ و محترم میداند و وصف تو را به خوبی بیان میکند، زیرا تو بخشنده و آزادیبخش هستی.
هوش مصنوعی: به تو آرزوی خوشبختی و شادی دارم، چه در آغاز و چه در پایان، در همه فصول زندگی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر رُخَش زلف عاشق است چو من
لاجرم همچو منش نیست قرار
من و زلفین او نگونساریم
او چرا بر گل است و من بر خار؟
همچو چشمم توانگر است لبم
[...]
زان مرکّب که کالبد از نور
لیکن او را روان و جان ازنار
زان ستاره که مغربش دهنست
مشرق او را همیشه بر رخسار
بارگی خواست شاد بهر شکار
بر نشست و بشد بدیدن شار
ای دل نا شکیب مژده بیار
کامد آن شمسه بتان تتار
آمد آن سرو جلوه کرده به ناز
آمد آن گلبن خمیده ز بار
آمد آن بلبل چمیده به باغ
[...]
هست ایام عید و فصل بهار
جشن جمشید و گردش گلزار
ای نگار بدیع وقت صبوح
زود برخیز و راح روح بیار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.