این مبارک پی بنای محکم گردون نهان
کرده شاگردیش گردون خوانده او را اوستاد
روز و شب در آفتاب و سایه اقبال و بخت
جای ابراهیم بن مسعود ابراهیم باد
مشرق میدان شاه دین فروز دین پرست
دیده بان بارگاه خسرو خسرو نژاد
تا جهان را بیخ و شاخ و برگ و بار اندر بقا
آتش گرم ست و آب سرد و خاک خشگ و باد
شاه ابراهیم نازان بر فراز آن بنا
تن درست و دل قوی و طبع راد و روح شاد
او به جاه از جم گذشته کامران بر تخت ملک
بندگان او رسیده زو به جاه کیقباد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وصف شخصیتی به نام ابراهیم میپردازد که به عنوان یک پیشوای بزرگ و برجسته معرفی شده است. او در زیر سایه آینده و بخت خوب، در میدانی قرار دارد که نماد قدرت و دینداری است. شاعر ابراهیم را به عنوان فردی نیکوکار و با روحیهای شاد توصیف میکند که از نسل شاهان بزرگ و پادشاهان باستانی است و دارای ویژگیهایی چون تن سالم، دل قوی و طبیعت شجاعانه است. همچنین، اشارههایی به تأثیر او بر جهان و دستاوردهایش در مقام رهبری وجود دارد.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که این فرد با تکیه بر مبانی محکم و یقین بر آسمان، به تحصیل علم و دانش پرداخته و در حقیقت در این مسیر به عنوان شاگردی از استادش یاد میکند. این نشاندهنده ارتباط نزدیک او با دانش و تجربهای است که کسب کرده و برتریهای آن را در زندگی خود میبیند.
هوش مصنوعی: در هر لحظه از شب و روز، چه در روشنایی خورشید و چه در سایهها، آرزوی خوشبختی و موفقیت برای ابراهیم بن مسعود ابراهیم دارم.
هوش مصنوعی: در شرق میدان، درخشانترین شاه دین که پرستنده دین و مراقب بارگاه پادشاه است، قرار دارد.
هوش مصنوعی: جهان با ریشهها، شاخهها، برگها و میوههایش پابرجاست؛ زیرا در این دنیا گرمای آتش و سردی آب، خاک خشک و وزش باد وجود دارد.
هوش مصنوعی: شاه ابراهیم با وقار و ناز بر بالای آن سازه ایستاده است، با بدنی سالم، دلی پرتوان، طبعی نیکو و روحی شاداب.
هوش مصنوعی: او با مقام و منزلتی که دارد، از جم (شخصیتی افسانهای) پیشی گرفته و کامیاب است. بر تخت سلطنت بندگان نشسته و به این مقام، از جاه و قدرت کیقباد نیز رسیده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد
برترین مهتر به کهتر کهترش محتاج باد
جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد
برترین مهتر به کهتر کهترش محتاج باد
جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد
[...]
چون قلم بست او میان در هجو تو لیکن دهانش
چون دوات از گفتههای خویشتن پر لوش باد
آنچه ایزد خواست کرد و آنچه مردم خواست داد
شاه را بالنده کرد و تن درستش کرد شاد
شاه را تابنده کرد آن تندرستی در بزه
شد تنش پالوده چون از باده آسوده لاد
هست پنجاه و سه سالش داد پنجاه و سه تب
[...]
در معزالدین ملکشاه آفتاب دین و داد
روز عید روزهداران فرخ و فرخنده باد
خسرو پیروزبخت و داور یزدانپرست
شاه خاقان گوهر و سلطان سلجوقی نژاد
کاست از عالم ستم تا لاجرم شاهی فزود
[...]
ای از آن کم عمرتر بد گویت از روی نهاد
از چراغ بی حجاب اندر بیابان روز باد
هر که از اطراف عالم بار کرد امیدوار
چون بدین حضرت رسید آن بار خویش اینجا گشاد
در زمان مکرمت چون تو کجا باشد کریم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.