گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مسعود سعد سلمان

ای خرد را به راستی قانون

وی دل تو ز هر هنر قارون

دون طبع تو مایه دریا

زیر قدر تو پایه گردون

فضل را فکرت تو یاری گر

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
ابوالفرج رونی

ماه ملک آمد از خسوف برون

تخت ازو یافت رتبت گردون

برد نورش ز ثابتات شکوه

داد سیرش به حادثات سکون

باز بر برگرفت باطل دست

[...]

امیر معزی

صنع یزدان بی‌چگونه و چون

داد ما را چهار چیز کنون

که بدان هر چهار بخت بلند

روز ما کرد فرخ و میمون

موسم عید و روزگار بهار

[...]

سنایی

صبر کم گشت و عشق روز افزون

کیسه بی سیم گشت و دل پرخون

می‌دهد درد می‌نهد منت

یار ما را عجب گرفت زبون

صنعتش سال و ماه عشوه و زرق

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۸۱ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
مهستی گنجوی

طیبتی نیک گویمت بشنو

رسم مردی مجوی از معنون

هر چه تنگ است دست بخشش او

به همان حد گشاد دارد کون

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه