رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از دیگر مثنویها » پاره ۴ جامه پر صورت دهر، ای جوان چرک شد و شد به کف گازران رنگ همه خام و چنان پیچ و تاب منتظرم تا چه برآید ز آب؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به جوانی اشاره میکند که لباس او به خاطر گذر زمان و حوادث دنیوی کثیف و نازیبا شده است. او از تغییرات و ناپایداریهای زندگی صحبت میکند و منتظر است ببیند چه چیزی از آب (نماد زندگی و تغییر) رخ میدهد.
هوش مصنوعی: ای جوان، زمانه مثل جامهای پر از نقش و زیبایی است که حالا تیره و کثیف شده و به دست کسانی افتاده که گاز میزنند.
هوش مصنوعی: تمامی رنگها تازه هستند و من با دقت منتظر هستم ببینم از آب چه چیز جدیدی به وجود خواهد آمد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سوی عجم ران منشین در عرب
زرده روز اینک و شبدیز شب
ماند درین واقعه سی روز و شب
گشت طبیب از مرضش در عجب
بود به یک لحظه در آن نیمه شب
آمدن و رفتن او ای عجب
تیره شبی بود، درآن تیره شب
ما همه در خواب فرو بسته لب
هیچ میندیش بکام ادب
درشو و مگذار عنان طلب
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.