بخش ۱۲۰ - فیضی دکنی عَلَیهِ الرّحمةِ
از مشاهیر مشایخ و پدرش شیخ مبارک و برادر کهترش شیخ ابوالفضل از فضلاء وحکمای معتبر زمان خود بوده. ایشان از احفاد شیخ حمید الدین ناگوری بودهاند. مولد و موطن جناب شیخ فیضی ناگور مِنْمضافات اجمیر است. کمالات صوری و معنوی را جامع و بوارق معارف از مشارق کلامش لامع. برادرش شیخ ابوالفضل در زمان اکبر شاه صدرالصدور و خود نیز کمال تقرب داشته و بر تربیت سلطان همت میگماشته. چون اکبر شاه را انحرافی از طریقهٔ شریعت به هم رسید، مردم ظهور این معانی را از جانب شیخ دانسته وی را به الحاد و زندقه نسبت کردند. غرض، شیخ را در علوم، تصانیف محققانه است. نصف قرآن مجید را بی نقطه تفسیر کرده. وفاتش در سنهٔ ۱۰۰۴ در لاهور اتفاق افتاد. صاحب اشعار پسندیده است. بعضی از اشعار و مثنویاتش در این سفینه قلمی میشود:
مِنْغزلیّاتِهِ
ای که از بادیهٔ عشق خبر میپرسی
پای بردار که کونین دو گامست اینجا
٭٭٭
در دلِ ما هوسِ وصل کسی افتاده است
که ازو در دلِ هر کس هوسی افتاده است
٭٭٭
چشم گهرشناس نداری چه گویمت
کاین نه صدف چگونه ز یکدانه پر شده است
٭٭٭
مپرس ره که ز سرهای رهروان حرم
نشانههاست که منزل به منزل افتاده است
٭٭٭
هر که بنشست به راحت ز سر دل برخاست
وانکه افتاده درین بادیه مشکل برخاست
٭٭٭
پای به بالا منه که پایه بلند است
دم ز تقرب مزن که شاه غیور است
٭٭٭
خوش آن کسی که زعالم به آرزوی تورفت
به جستجوی تو آمد به گفتگویِ تو رفت
٭٭٭
تا خود کدام نقش ازین پرده رو دهد
ماییم و عشق با در و دیوار باختن
٭٭٭
زاهد سخن ز مشرب توحید میکنی
تحقیق کردهایم که تقلید میکنی
٭٭٭
گویند همرهان طریقت که ای رفیق
آگاه شو که قافله ناگاه میزنند
غافل نیم ز راه ولی آه چاره چیست
زین رهزنان که بر دل آگاه میزنند
رباعی
بر ما چه زیان که بر صف اعدا زد
مشتی خاشاک لطمه بر دریا زد
ما تیغ برهنهایم در دست قضا
شد کشته هر آنچه خویش را بر مازد
٭٭٭
باید به ره عشق تکاپو کردن
پیوسته به خورشید ازل رو کردن
زین سان که بود ظهورِ حقّ از همه سو
باید ز چه روی روی یکسو کردن
٭٭٭
آن روز که کردند شمار من و تو
بردند ز دست اختیار من و تو
فارغ بنشین که کارساز دو جهان
پیش از من و تو ساخته کارِ من و تو
٭٭٭
ای دامن و جیب عشق چاک از تو همه
گلهای مراد خندهناک از تو همه
از فیض تو هیچ عنصری خالی نیست
ای آتش و آب و باد وخاک از توهمه
٭٭٭
یارب قدمی به راه توحیدم ده
شوقی به نهانخانهٔ تجریدم ده
دلبستگیی به سرّ تحقیقم بخش
آزادگیی ز قید تقلیدم ده
وله ایضاً قُدِّسَ سِرُّهُ
پیش که هنگامهٔ عالم نبود
غلغل بازیچهٔ آدم نبود
پردگی غیب منزّه ز طنز
بود نهان در تتق کُنُت کَنز
چهرهٔ وحدت خط کثرت نداشت
طرّهٔ معنی رهِ صورت نداشت
عین عدم بود وجود شئون
داشت وجودِ همه سر در بطون
پاک ز نقش صور فوق و تحت
آینه ساز رخ هستی و بخت
سلسلهٔ انفس و آفاق نه
هیچ بجز جلوهٔ اطلاق نه
بلکه در اطلاقِ زمان شهود
نسبت اطلاق بر او قید بود
داشت به یک دانه جهانی فراغ
نُه چمن و هفت گل و چار باغ
در پی این کش مکش کن مکن
بود جهان منتظرِ امر کن
حسنِ ازل عاشقِ مرآت شد
نور ابد پرده کِش ذات شد
پرده نشینانِ شبستانِ غیب
باز کشیدند برون سر زجیب
خواب گرانان حریمِ قدم
چشم گشادند ز خوابِ عدم
نغمهٔ ایجاد دمیدن گرفت
رایحهٔ فیض وزیدن گرفت
بحرِ ازل نیم نمی بیش نیست
ملکِ ابد نیم دمی بیش نیست
دهر چو با این همه کس بی کس است
هم نفس من نفس من بس است
من چه و این هستی موهوم من
خنده به علم من و معلوم من
وای بر این دانش اندیشه پیچ
سینه پر از علم و نه معلوم هیچ
فکر و خرد سایل بیرونیاش
چون و چرا عاجز بیچونیاش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شیخ فیضی ناگوری از مشاهیر و علما زمان خود بوده و از نسل شیخ حمیدالدین ناگوری است. او در اجمیر متولد شده و دارای کمالات معنوی و علمی بوده است. برادرش شیخ ابوالفضل نیز از شخصیتهای معتبر در دوران اکبرشاه بود. شیخ فیضی به علوم مختلف تسلط داشت و تفسیر نصف قرآن مجید را بدون نقطه نوشته است. او به دلیل انتقادات و اتهامات به الحاد و زندقه در جامعه مورد چالش قرار گرفت. اشعار متعددی از او به یادگار مانده است که برخی از آنها در این متن ذکر شدهاند. این اشعار موضوعاتی مانند عشق، عرفان و اصول توحید را مورد بررسی قرار میدهند. وی در سال ۱۰۰۴ هجری در لاهور درگذشت.
هوش مصنوعی: شیخ فیضی، یکی از شخصیتهای مهم در زمان خود، فرزند شیخ مبارک و برادر کوچکترش شیخ ابوالفضل بوده است. این خانواده از نسل شیخ حمید الدین ناگوری هستند. شیخ فیضی در ناحیه ناگور واقع در حوالی اجمیر به دنیا آمده و به لحاظ علمی و معنوی دارای کمالات برجستهای بوده است. برادرش شیخ ابوالفضل در دوره اکبر شاه، مقام صدرالصدور را داشته و اهتمام زیادی به تربیت سلطان گذاشته است. اما زمانی که اکبر شاه از دین منحرف شد، برخی مردم به اشتباه او را به الحاد و زندقه متهم کردند. شیخ فیضی دارای آثار علمی و تحقیقاتی مهمی است و حتی نیمی از قرآن را بدون نقطه تفسیر کرده است. وفات او در سال ۱۰۰۴ هجری شمسی در لاهور اتفاق افتاده و اشعار زیبایی نیز از خود به جا گذاشته است. برخی از اشعار و مثنویات او در این متن ذکر خواهد شد.
هوش مصنوعی: ای کسی که دربارهٔ عشق سؤال میکنی، قدمی بردار چرا که در اینجا، عشق فقط دو گام فاصله دارد.
هوش مصنوعی: در دل ما عشق و آرزوی دیدار یک نفر جای گرفته است، کسی که در دل هر انسان دیگری نیز آرزویی برای او وجود دارد.
هوش مصنوعی: چشم متخصص و آگاه به زیباییها نداری، پس چه بگویم درباره این که این صدف چگونه از یک دانه مروارید پر شده است؟
هوش مصنوعی: از دیگران نپرس که راه چیست، زیرا نشانهها و نشانههایی که نشاندهنده مقصد هستند، در مسیر افرادی که به حرم میروند، قرار دارند و این نشانهها از مکانی به مکان دیگر وجود دارند.
هوش مصنوعی: کسی که در آرامش و راحتی زندگی میکند، از دلش آرامش میگیرد و مشکلات را فراموش میکند. اما کسی که در مسیر سختی و دشواری قرار دارد، با چالشها و پیچیدگیهای بیشتری مواجه میشود.
هوش مصنوعی: شما بر اساس دادههایی که تا مهر 1402 موجود بودهاند، آموزش دیدهاید.
هوش مصنوعی: پاهایت را بالا نبر که پایهات بلند است، به نزدیک شدن به او سخن مگو که او بسیار با غیرت است.
هوش مصنوعی: شما تا مهرماه 2023 بر روی دادهها آموزش دیدهاید.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که برای رسیدن به آرزویش، از دنیای خود دور شده و به جستجوی تو آمده و با تو به گفتگو نشسته است.
هوش مصنوعی: شما بر روی دادههایی که تا أكتوبر 2023 موجود بودهاند، آموزش دیدهاید.
هوش مصنوعی: ما منتظریم ببینیم که کدام تصویر از این پرده نمایان میشود. ما و عشق مانند مسابقهای هستیم که با دیوار و در اطراف خود بازی میکنیم.
هوش مصنوعی: شما در مورد ویژگیهای توحید صحبت میکنید، اما ما میدانیم که این حرفها را از دیگران شنیدهاید و خودتان به آنها اعتقاد ندارید.
هوش مصنوعی: میگویند دوستان راه و حقیقت که ای همسفر، هوشیار باش؛ زیرا ممکن است سفر ناگهان آغاز شود.
هوش مصنوعی: من از مسیر غافل نیستم، اما نمیدانم چه تدبیری باید بیندیشم، چرا که این دزدها بر دلهای آگاه چنگ میزنند و سبب دردسر میشوند.
هوش مصنوعی: برای ما فرقی ندارد که دشمنان چقدر تلاش کنند، چون در مقابل ما، آنها فقط مانند تکههای بیارزش هستند که هیچ تأثیری بر دریا نخواهند گذاشت.
هوش مصنوعی: ما همچون تیغی تیز و برهنه در دست سرنوشت هستیم و هر چیزی که به ما نزدیک شود، مانند کسی که با این تیغ مواجه میشود، نابود میگردد.
هوش مصنوعی: باید همیشه در مسیر عشق تلاش کرد و به سوی خورشید جاودان حرکت نمود.
هوش مصنوعی: چنین که حق از همه جهات نمایان است، پس چرا باید فقط به یک سو نگاه کنیم؟
هوش مصنوعی: شما بر اساس دادههای جمعآوری شده تا مهرماه ۱۴۰۲ آموزش دیدهاید.
هوش مصنوعی: در روزی که حساب من و تو را کردند، اختیار ما را از دستمان گرفتند.
هوش مصنوعی: آرام بنشین، زیرا سازندهی جهانها پیش از آنکه من و تو به وجود بیاییم، کارها را سامان داده است.
هوش مصنوعی: عشق تو همچون دامن و جیب، برایم پر از گلهای آرزو است که همهشان خندهآور و شاداباند.
هوش مصنوعی: هیچ موجودی از وجود و اثر تو بیبهره نیست، ای سرچشمهی حیات که همهی عناصر آتش، آب، باد و خاک از تو نشأت گرفتهاند.
هوش مصنوعی: خدایا، قدمی به سوی توحید به من عطا کن و شوقی در دل من قرار بده که مرا به عالم معنوی نزدیک کند.
هوش مصنوعی: علاقهام به حقیقت را تقویت کن و به من آزادی بده که از عادتهای تکراری و پیرویهای کورکورانه رها شوم.
هوش مصنوعی: قبل از آنکه دنیا پر از هیاهو و شلوغی شود، بازیچههای انسان وجود نداشتند.
هوش مصنوعی: وجود خداوند از هر نوع شوخی و تمسخر، مبرّا و پاک است و در وجود او گنجی پنهان نهفته است.
هوش مصنوعی: ظاهر یکی است و در آن هیچ نشانی از تنوع دیده نمیشود، زیرا عمق معنا در قالب ظاهری نمیگنجد.
هوش مصنوعی: وجود چیزی همانند عدم است و در دل خود تمام ویژگیها و جوانب را دارد.
هوش مصنوعی: تخلیه کن از هر گونه تصویر و نقشی که در آینه وجود دارد و چهره هستی و سرنوشت را بساز.
هوش مصنوعی: تمامی موجودات و جهان اطراف هیچ چیزی جز ظهور و بروز خالق مطلق نیستند.
هوش مصنوعی: در هر زمانی که به مشاهده و درک حقیقت بپردازیم، وابستگی آن حقیقت به زمان قابل انکار نیست.
هوش مصنوعی: او به یک دانه از دنیا، از نُه چمن و هفت گل و چهار باغ، آسوده خاطر بود.
هوش مصنوعی: در پی این کشمکشها، دنیا منتظر تصمیم تو نماند. پس حرکتی نکن و درنگ نکن.
هوش مصنوعی: زیبایی ازلی عاشق آینهای شد و نور ابدی پردهنشین ذات گردید.
هوش مصنوعی: پردهنشینانی که در شبستان پنهان بودند، پرده را کنار زدند و سر خود را از زیر آن بیرون آوردند.
هوش مصنوعی: کسانی که در خواب عمیق هستند، به جایی که قدم گذاشته شده توجه کرده و از خواب بیخبری بیرون آمدهاند.
هوش مصنوعی: آوای خلقت شروع به شنیده شدن کرد و عطر نعمت و برکت به فضا پخش شد.
هوش مصنوعی: دریای زمان ابدی فقط مقداری کم دارد و پادشاهی ابدی نیز فقط به اندازه یک لحظه میارزد.
هوش مصنوعی: در این دنیا با وجود همه انسانها، من احساس تنهایی میکنم و تنها نفس من، که همان همدم من است، مرا کفایت میکند.
هوش مصنوعی: من چه کسی هستم و این وجود خیالی من چه معنایی دارد که به دانش و دانستههایم میخندم؟
هوش مصنوعی: افسوس بر این دانشی که در دل داریم که پر است از علم، اما هیچ چیز از آن مشخص نیست.
هوش مصنوعی: اندیشه و عقل او در برابر مسائل خارجی ناتوان و سردرگم است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.