من نگویم ترک آیین مروت کن ولی
این فضیلت با تو خلق سفله را دشمن کند
تار و پودش را ز کینتوزی همیخواهند سوخت
هرکه همچون شمع بزم دیگران روشن کند
گفت با صاحبدلی مردی که بهمان در نهفت
قصد دارد تا به تیغت سر جدا از تن کند
نیکمردش گفت باور نایدم این گفته ز آنک
من به او نیکی نکردم تا بدی با من کند
میکنند از دشمنی نادوستان با دوستان
آنچه آتش با گیاه و برق با خرمن کند
دور شو زین مردم نااهل دور از مردمی
دیو گردد هرکه آمیزش به اهریمن کند
منزلت خواهی مکان در کنج تنهایی گزین
گنج گوهر بین که در ویرانهها مسکن کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات به نکات مهمی درباره رفتار انسانی و روابط میان افراد میپردازد. شاعر میگوید که نباید اصول مروت را ترک کرد، اما این فضیلت ممکن است شما را با افراد پست و بیفضیلت دشمن کند. او به تأثیرات منفی دشمنی و کینهورزی اشاره میکند و به اهمیت نیکی و رفتار خوب در مقابل بدیهای دیگران اشاره میکند. همچنین بر این نکته تأکید میکند که باید از افراد بیاخلاق دوری گزید و فضایی را برای تنهایی و تفکر انتخاب کرد، زیرا در چنین فضایی میتوان گنجهای واقعی و ارزشمند را پیدا کرد. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که آمیزش با افرادی که فاسد هستند، به انسان آسیب میزند.
هوش مصنوعی: من نمیگویم که از اصول مهربانی و مردانگی خود دست بردار، اما بدان که این ویژگی نیکو میتواند باعث شود که افراد پست و بیاهمیت، نسبت به تو حس خصومت پیدا کنند.
هوش مصنوعی: کسانی که به خاطر حسادت و کینهتوزی، تار و پود وجود شخصی را در تلاشند، در واقع به او میخواهند آسیب برسانند. هر فردی که بخواهد در جمع دیگران مانند شمعی بدرخشد و روشنایی ببخشد، ممکن است دچار آسیب شود.
هوش مصنوعی: مردی با مهارت و درایت به من گفت که کسی در نهان قصد دارد با شمشیر تو را از بدنت جدا کند.
هوش مصنوعی: نیکمرد گفت که به او ایمان ندارم، چون من به او خوبی نکردهام و او هم نمیتواند با من بدی کند.
هوش مصنوعی: دشمنان نادان با دوستان کارهایی انجام میدهند که چون آتش به گیاه و برق به مزارع آسیب میزنند.
هوش مصنوعی: از این مردم نادان دور شو، چون هرکس با افرادی بد درآمیزد، خود نیز به بدی گرایش پیدا میکند.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال مقام و منزلتی هستی، باید در گوشهای از تنهاییات زندگی کنی و به دنبال گنجهای باارزش باش، زیرا بهترین و باارزشترینها در مکانهای ویران و خالی میتوان یافت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا همی فرمان داور خاک را ساکن کند
تا همی تقدیر یزدان چرخ را گردان کند
گنبد پیروزه گون بااختران سیم رنگ
هر شبی تا روز وصف بی نوایی من کند
روزگار بینوایی وصل را هجران دهد
اتفاق تنگ دستی دوست را دشمن کند
صعب و تاریکست دوراز وصل تو شبهای من
[...]
هر شبی آهم حریم سدره را روشن کند
شاخ طوبی را درخت وادی ایمن کند
شد پریشان کار من از فکر آن نامهربان
مهربانی کو که اکنون فکر کار من کند
شد تنش ز آسیب تار و پود پیراهن فگار
[...]
چشم آن دارم که دولت باز رو در من کند
بار دیگر چشم امید مرا روشن کند
کی زلیخا را منور بوی پیراهن کند؟
شمع هیهات است پای خویش را روشن کند
سوختم ز افسردگیها، آتشین رویی کجاست؟
کز نگاه گرم شمع کشته را روشن کند
چشم بینا شهپر پرواز باشد روح را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.