از دیده بارم وز دل برآرم بی روی ماهی اشکی و آهی
دیگر ز جانم ای غم چه خواهی؟
از داغ هجران چون اشک لرزان افتاده ام من بر خاک راهی
دیگر ز جانم ای غم چه خواهی؟
او رفت و با او، رفت آرزوها
سودی نبردم از جستجوها
هر سو دویدم، شادی ندیدم
آتش اثرم، آتش اثرم، شمع سحرم من، آه
وز باد صبا، در دشت جنون، سرگشته ترم من
دیگر ز جانم ای غم چه خواهی؟
هستی چه باشد؟ آشفته خوابی نقش فریبی موج سرابی
نخل محبت پژمرده شد کو؟ فیض نصیبی، اشک سحابی
آتش اثرم، آتش اثرم، شمع سحرم من، آه
وز باد صبا در دشت جنون سرگشته ترم من
دیگر ز جانم ای غم چه خواهی؟
از داغ هجران چون اشک لرزان افتاده ام من بر خاک راهی
دیگر ز جانم ای غم چه خواهی، ای غم چه خواهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس عمیق غم و اندوه خود میگوید. او با یادآوری درد ناشی از جدایی و فقدان کسی که دوستش داشته، احساساتی همچون اشک و آه را بیان میکند. شاعر در جستجوی شادی است اما هر کجا که میدود، ناامیدی و آتش بیحد غم را تجربه میکند. او به تصویرسازی از عشق و محبت پژمرده اشاره کرده و در نهایت میپرسد که غم چه چیزی دیگری از او میخواهد. غم و اندوه او به حدی رسیدن که زندگی برایش همچون خواب آشفته و سراب مینماید.
هوش مصنوعی: من از چشم خود اشکی میریزم و از دل خود آهی بلند میکنم. ای غم! از جانم چه میخواهی؟
هوش مصنوعی: من از درد جدایی به شدت ناراحتم و مانند اشکی که بر زمین میافتد رنج میکشم. ای غم، تو چه خواستهای از جانم داری؟
هوش مصنوعی: او رفت و با رفتنش، تمام آرزوهایم هم از دست رفت. من از جستجوهایم هیچ سودی نبردم.
هوش مصنوعی: در هر جهتی که حرکت کردم، خوشحالی را نیافتم. آتش درونم، همچون شمع سحر، میسوزد و من فقط آه میکشم.
هوش مصنوعی: از وزش نسیم صبحگاهی در دشت دیوانگی، بیشتر از همیشه سرگشته و گیجام. ای اندوه، از جانم چه میخواهی؟
هوش مصنوعی: هستی چیست؟ خواب آشفتهای است که نقشی فریبنده دارد، مانند موجی که در سراب جلوه میکند. محبت مانند نخی که پژمرده شده باشد، دیگر وجود ندارد. آیا برکت و نصیبی وجود دارد؟ مانند اشکی که به شکل ابر در آسمان است.
هوش مصنوعی: من شعلهای از آتش هستم، مانند یک شمع روشن در صبح زود، به خاطر نسیم صبحگاهی بیشتر در دشت جنون سردرگمم.
هوش مصنوعی: ای غم، دیگر از جانم چه میخواهی؟
هوش مصنوعی: از درد جدایی و فقدان، مثل اشکی که بر روی زمین میریزد، به حالتی نزار و آسیبدیده افتادهام. ای غم، تو چه میخواهی از من؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.