ای ناله بی اثر جانم چه کاهی
وی شعله ناپدید از من چه خواهی
زین گرمی نبود ثمر، جز داغ و دردی
زان آتش نبود اثر، جز دود آهی
دل بر زلف سیاهی بستم و حاصل ندیدم
به جز روز سیاهی
گیرم که شعله بارد، از برق آهم
آهی نگیرد چرا دامان ماهی
ای دل، از چه کنی زاری
ای دیده تا کی خون می باری
کز ناله بی حاصل من
در سینه چو گل سوزد دل من
افزاید آه سردم
هر دم دردم
ای ناوک غم کشتی رهی را، آخر ولیکن، غیر از محبت نبود او را گناهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و غم عمیق شاعر است. او از نالههای بیاثر و آتش سوزان دلش میگوید که نتیجهای جز داغ و درد ندارد. شاعر به زلف معشوقش دل بسته، ولی هیچ نتیجهای جز روزهای سیاه و ناامیدی نمیبیند. او نگران حال خود است و از دیدهاش که خون میبارد شکایت میکند. در نهایت، احساس میکند که غمش او را به قعر ناامیدی میکشاند و تنها عشق است که میتواند او را از این وضعیت رهایی بخشد.
هوش مصنوعی: ای نالهای که تاثیری بر جانم نداری، چه چیز از من میخواهی ای شعلهای که به تدریج محو میشوی؟
هوش مصنوعی: اگر این گرما نتیجهای نداشته باشد، جز درد و رنج نخواهد بود؛ و اگر از این آتش نتیجهای حاصل نشود، جز دود و آهی نخواهیم داشت.
هوش مصنوعی: من دلم را به موهای سیاه سپردم و در نهایت چیزی جز روزهای تاریک و ناامیدی نصیبم نشد.
هوش مصنوعی: اگر بپذیریم که شعلۀ عشق تو برسد، چرا از صدا و تأثیر آهم، هیچ حس نکرده و دامن ماهی را نگیرد؟
هوش مصنوعی: ای دل، چرا اینقدر غمگینی؟ ای چشم، تا کی باید اشک بریزی؟
هوش مصنوعی: دل من مانند گلی که از نالههای بیفایدهام بسوزد، میسوزد.
هوش مصنوعی: هر لحظه که آهی از دل میکشم، درد و رنج من بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: ای تیر غم، تو به قلب کسی که در سفر عشق است، زدی اما در نهایت، جز محبت، هیچ گناهی در کار او نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.