مست از شراب نوشین
جانا بیا و بنشین
یک شب به محفل من
ای شادی دل من
دور از لب خندان تو
میگریم از هجران تو
اشک غم و دامان من
دست من و دامان تو
در آتشم، وای، وای
چه میکشم وای، وای
روشنگر ویرانه ام کو؟
شمعم ولی پروانه ام کو
در سینه سوزد دل بی قرارم
صبری که خواهی ندارم، ندارم
در صبح امید ما، تویی تو
افسونگر دلها، تویی تو
عشق من و آرام جانم
تنها تویی تنها تویی تو
دور از لب خندان تو
میگریم از هجران تو
اشک غم و دامان من
دست من و دامان تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره حس عشق و دلتنگی صحبت میکند. شاعر از معشوقش میخواهد که به محفل او بیاید و به شادی و لذت بپردازند. او از نبودن معشوق در کنارش رنج میکشد و عشق و آرزویش را ابراز میکند. اشک و غم ناشی از جدایی از معشوق، احساس عمیق او را بیان میکند. در نهایت، شاعر از معشوق به عنوان تنها منبع آرامش و امید در زندگیاش یاد میکند.
هوش مصنوعی: عشق بازی کن، بیا و بیپروا کنار ما بنشین.
هوش مصنوعی: یک شب به دور همی من بیای و خوشحالی من را افزایش بده.
هوش مصنوعی: از لب خندان تو دور هستم و به خاطر بینصیب بودن از حضورت، گریه میکنم.
هوش مصنوعی: اشکهای غم در دامان من است و دامن تو در دست من قرار دارد.
هوش مصنوعی: در آتش سوزان هستم و از درد و رنجی که میبرم، بسیار نالانم.
هوش مصنوعی: من روشنیبخش این ویرانهام، اما پروانهای که دور شمع بچرخد، کجاست؟
هوش مصنوعی: دل ناآرام من در درونم میسوزد و من هیچگونه صبری که به آن احتیاج دارم، ندارم.
هوش مصنوعی: در صبحی که مملو از امید است، تو همان کسی هستی که دلها را میربایی و جذبهات همهجا را پر کرده است.
هوش مصنوعی: عشق و آرامش من فقط تو هستی، و هیچ کس دیگری نیست.
هوش مصنوعی: دور از لبخند زیبا و خندان تو، به خاطر دوریات با دلتنگی اشک میریزم.
هوش مصنوعی: من در اندوه خود اشک میریزم و تو در کنار من هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.