بشب نخفته چشم کس ز ناله زارم
که تا سحر چو مرغ شب فغان بود کارم
ستاره در حیرت ز چشم بیدارم
که بی رخ یارم
ز دیده تا سپیده دم ستاره میبارم ستاره میبارم
جان از زاری دل، وز بیماری دل، آمد بر لب من
دارم تیره شبی، هر دم تاب و تبی، فریاد از شب من
کجا بود یار من، دلدار من، که از غم روی او، چون موی او، شبی سیه دارم
لب و رخی چون برگ به رنگ و بو دارد
بلای جان و دل بود لبی که او دارد
ز من چه میپرسی که در جهان باری
چه آرزو داری
دلی که مست او بود
چه آرزو دارد چه آرزو دارد
شب چون شاهد ماه، بر این بام سیاه، سازد جلوه گری
من دور از مه خویش، نالم از دل ریش، چون مرغ سحری
چو بهره از صحبت آن ماهم نیست، ز سیر مه حاصلی جز آهم نیست
شبی سیه دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از غم و نالههای خود در شب میگوید. او بیدار است و دلش از دوری محبوبش در عذابی شدید به سر میبرد. ستارهها شاهد حال او هستند اما هیچ خوشی در زندگیاش وجود ندارد. او آرزویی جز وصال یار ندارد و میگوید شب به مانند گواهی برای دلش عذابآور است. در نهایت، او از دوری محبوبش و ناکامی در دیدار با او ابراز ناتوانی و اندوه میکند.
هوش مصنوعی: در شب هیچکس خوابش نمیبرد به خاطر نالههای من، زیرا تا سپیدهدم مانند پرندهی شب ناله و فریاد میکنم.
هوش مصنوعی: ستارهها به خاطر چشمان بیدار من در حیرت هستند، زیرا من بدون دیدن چهره محبوبم به این حال و روز افتادهام.
هوش مصنوعی: از چشمانم تا صبحگاه، اشکهایی مثل ستاره میریزم.
هوش مصنوعی: دل من پر از غم و درد است و به خاطر این وضعیت، جانم به لبم رسیده است. در این شب تاریک و تلخ، هر لحظه در حال ناله و فریادم.
هوش مصنوعی: کجاست یار من، عشق من، که به خاطر غم چهرهاش، مثل موهایش، شبی تاریک و غمگین دارم؟
هوش مصنوعی: چهره و لب او مانند برگ است که زیبا و خوشبو هستند، اما لبی که او دارد میتواند جان و دل را به خطر بیندازد.
هوش مصنوعی: از من چه میپرسی که در این دنیا چه آرزویی داری؟
هوش مصنوعی: دل عاشق که در عشق او غرق شده، هیچ آرزویی جز وصال و نزدیکی به معشوق ندارد.
هوش مصنوعی: در شب که مانند معشوقهای روشن و زیباست، من در این بام تاریک خود را به نمایش میگذارم و از دوری از محبوبم ناله میزنم. دل شکستهام چون پرندهای در صبح زود، ناله میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که از همراهی آن ماه زیبا بهرهای ندارم، تنها چیزی که از تماشای او به دست میآورم، فقط آه و اندوه است. امشب را در تاریکی میگذرانم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.