دوش چون نیلوفر از غم پیچ و تابی داشتم
هر نفس چون شمع لرزان اضطرابی داشتم
اشک سیمینم به دامن بود بیسیمینتنی
چشم بیخوابی ز چشم نیمخوابی داشتم
سایهٔ اندوه بر جانم فرو افتاده بود
خاطری همرنگ شب بیآفتابی داشتم
خانه از سیلاب اشکم همچو دریا بود و من
خوابگه از موج دریا چون حبابی داشتم
محفلم چون مرغ شب از ناله دل گرم بود
چون شفق از گریه خونین شرابی داشتم
شکوه تنها از شب دوشین ندارم کز نخست
بخت ناساز و دل ناکامیابی داشتم
نیست ما را پای رفتن از گرانجانی چو کوه
کاش کز فیض اجل عمر شهابی داشتم
شادی از ماتمسرای خاک میجستم رهی
انتظار چشمه نوش از سرابی داشتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از حزن و اضطراب شب گذشته خود میگوید. او به حالت نیلوفر غمگین و شمعی لرزان تشبیه شده و اشکهایش را به دریا و خانهاش را به سیلاب تشبیه میکند. وجود سایه اندوه بر جانش و بیخوابیاش را بیان میکند و از نالههایش در جمع دوستانش میگوید. بخت ناساز و دل ناکامش را از اولین لحظههای زندگی یادآور میشود و آرزو میکند که کاش زندگیاش به نور و شادی ختم میشد. در نهایت، این شعر نشاندهنده جستجوی امید و شادابی در دل ماتم و غمهاست.
هوش مصنوعی: شب گذشته، مانند نیلوفر آبی از اندوه نگران بودم و هر لحظه مانند شمعی لرزان اضطرابی در درونم حس میکردم.
هوش مصنوعی: چشمم به خاطر کمخواب بودن ناراحتی زیادی دارد و اشکهای نازک و روشن من به دامن بیسیم قرار دارد. این احساس ناشی از نبودن توست که بر دل من سنگینی میکند.
هوش مصنوعی: اندوهی سنگین بر وجودم چیره شده بود و در آن لحظه، حال و هوایم شبی تاریک و بدون نور بود.
هوش مصنوعی: خانهام پر از اشک و اندوه بود، انگار که دریا را در خود دارم و من، مانند حبابی روی امواج دریا، در خواب و پایان حسرت قرار داشتم.
هوش مصنوعی: محفل من مانند مرغ شب از ناله و غم پر بود، و مانند افق سرخ در غروب، از درد و اشک پرشده بود. نوشیدنیای داشتم که رنگش به خون میمانست.
هوش مصنوعی: من از شب تلخی که گذشته است، هیچ غصهای ندارم، زیرا از همان ابتدا، سرنوشتی ناخوشایند و دلپرکنی داشتم.
هوش مصنوعی: من به خودم اجازه نمیدهم که از این بار سنگین گرانجانی حرکت کنم، مانند کوه، اما ای کاش از نعمت مرگ، عمری مانند شهاب داشتم.
هوش مصنوعی: من از محفل غم و اندوهی که خاک برپا کرده بود، بهدنبال شادی میگشتم و در انتظار چشمهای نوشین بودم، اما تنها سراب مییافتم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای خوش آن شبها که من در دیده خوابی داشتم
گه چراغ روشن و گه ماهتابی داشتم
بارها یاد آورم، در خواب بیهوشی روم
آن که وقتی با خیال دوست خوابی داشتم
چند داغ بیدلی پیوسته بینم، پیش ازین
[...]
بی تو امشب بس که احوال خرابی داشتم
از تهی آغوش خود پیچ و تابی داشتم
پیکرم می جست همچون نبض بیماران ز جا
تا سحر چون موج سیماب اضطرابی داشتم
آتشم افسرده روی و در چراغم نم نبود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.