این سوز سینه شمع شبستان نداشته است
وین موج گریه سیل خروشان نداشته است
آگه ز روزگار پریشان ما نبود
هر دل که روزگار پریشان نداشته است
از نوشخند گرم تو آفاق تازه گشت
صبح بهار این لب خندان نداشته است
ما را دلی بود که ز طوفان حادثات
چون موج یک نفس سر و سامان نداشته است
سر بر نکرد پاک نهادی ز جیب خاک
گیتی سری سزای گریبان نداشته است
جز خون دل ز خوان فلک نیست بهرهای
این تنگچشم طاقت مهمان نداشته است
دریادلان ز فتنه ایام فارغند
دریای بیکران غم طوفان نداشته است
آزار ما به مور ضعیفی نمیرسد
داریم دولتی که سلیمان نداشته است
غافل مشو ز گوهر اشک رهی که چرخ
این سیمگون ستاره به دامان نداشته است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان درد و پیچیدگیهای زندگی میپردازد. او از سوز و حسرتهایی صحبت میکند که در دل دارد و به حال پریشان انسانها اشاره میکند. همچنین از لبخند و شادیهایی که در زندگی نادر هستند، یاد میکند. شاعر در وصف غم و اندوه بشری میگوید که دنیا و زندگی پر از دردی است که ممکن است کمتر کسی آن را تجربه کرده باشد. در عین حال به قدرت و عظمت احساسات انسانی اشاره دارد و تأکید میکند که عشق و غم در زندگی از اهمیت بالایی برخوردارند. در نهایت، او به ما یادآوری میکند که ارزش اشکها و احساسات واقعی را درک کنیم، زیرا اینها نشاندهنده عمق وجودی انسانها هستند.
هوش مصنوعی: این حس و حال عمیق و دردناک من مانند شعلهای درونی است که در تاریکی نمیسوزد و این اشکها و گریهها مانند سیلی خروشان نیست که هرگز وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگی خود روزگار سخت و پریشانی نداشته، نمیتواند به درستی از مشکلات و چالشهای ما آگاه باشد.
هوش مصنوعی: از لبخند گرم تو، جهان پر از تازگی و شادی شد. این روز بهاری هرگز لبخند چنین زیبایی نداشته است.
هوش مصنوعی: ما دلی داریم که در برابر طوفان حوادث، مانند موجی است که نتوانسته است آرامش پیدا کند.
هوش مصنوعی: از دل خاک گیتی، انسانی پاک و برجسته به وجود آمده است که هیچ کس به اندازه او شایسته بزرگداشت و احترام نیست.
هوش مصنوعی: تنها چیزی که از سرنوشت نصیب ما میشود، رنج و درد است و این دنیا به کسی که روزیاش کم است، نمیتواند میهماننوازی کند.
هوش مصنوعی: دریادلان از مشکلات روزگار بیخبرند، همانطور که دریاهای وسیع غم هرگز طوفانی نداشتهاند.
هوش مصنوعی: آزار ما به یک موری که ضعیف است نمیرسد، چرا که ما دارای قدرت و دولتی هستیم که هیچکس همچون سلیمان به آن دست نیافته است.
هوش مصنوعی: از ارزش اشک خود غافل نشو، زیرا این دنیا با تمام زیباییهایش، هیچ ستارهای را در آغوش نداشته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
یک دل هزار زخم نمایان نداشته است
یک گل زمین هزار خیابان نداشته است
کنعان ز آب دیده یعقوب شد خراب
ابر سفید این همه باران نداشته است
جز روی او که در عرق شرم غوطه زد
[...]
گردون مروتی به فقیران نداشته است
این تیره کاسه، طاقت مهمان نداشته است
شوری که در محیط دلم موج می زند
نوح نبی ندیده و طوفان نداشته است
بوی گلاب شرم نمی آید از خویش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.