چو من ز سوز غمت جان کس نمیسوزد
که عشق خرمن اهل هوس نمیسوزد
در آتشم من و این مشت استخوان بر جاست
عجب که سینه ز سوز نفس نمیسوزد
ز داغ و درد جدایی کجا خبر داری؟
تو را که دل به فغان جرس نمیسوزد
ز بس که داغ تو دارم چو لاله بر دل تنگ
دلم به حال دل هیچکس نمیسوزد
به جز من و تو که در پای دوست سوختهایم
رهی ز آتش گل؛ خار و خس نمیسوزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس عمیق اندوه و سوختن دل شاعر به خاطر جدایی و عشق است. شاعر میگوید که هیچکس مانند او از سوز دل و درد جدایی نمیسوزد، زیرا عشق او بسیار عمیق و خالص است. او تأکید میکند که در میان دیگران که شاید دردهای خود را احساس نکنند، فقط او و معشوقش در آتش عشق سوختهاند و دیگران به این احساسات عمیق دسترسی ندارند. شاعر به شدت از غم عشق خود رنج میبرد و این سوختن را تنها تجربهای ویژه و منحصربهفرد برای خود و محبوبش می داند.
هوش مصنوعی: هیچکس به اندازه من از غم تو نمیسوزد، چون عشق واقعی تنها دلها و جانهای پرهیزگار را میسوزاند، نه کسانی که در پی لذتهای زودگذر هستند.
هوش مصنوعی: من در آتش احساسات و دردهایم غرق شدهام و فقط یک تکه استخوان از من باقی مانده است. جالب اینجاست که با وجود این درد و سوزش، سینهام نمیسوزد.
هوش مصنوعی: تو از شدت دلتنگی و درد جدایی چه میدانی؟ تو که برای دلتنگیات حتی صدای در جرس هم نمیسوزی.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و غم تو، دلم چنان درد و غصهای دارد که نظیر آن را حتی برای دیگران هم احساس نمیکنم.
هوش مصنوعی: به جز من و تو که بخاطر عشق و محبت به دوست دلی سوختهایم، دیگران در این آتش محبت نمیسوزند و درواقع خار و خس (که نماد چیزهای بیارزش است) نیز نمیسوزند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.