خوش آنکه مرا کشته به میدان تو یابند
چون گوی، سرم در خم چوگان تو یابند
گر زانکه بجویند شهیدان وفا را
صد کشته به هر گوشه ی میدان تو یابند
بر دیده نهند از سر تعظیم نکویان
خاری که ز دیوار گلستان تو یابند
عیسی نفسان چاشنی عمر ابد را
چون خضر ز سرچشمه ی حیوان تو یابند
بگشا گره از زلف گره گیر که عشاق
دلهای خود از زلف پریشان تو یابند
بخرام که شرمنده همه سرو قدان را
از جلوه ی شمشاد خرامان تو یابند
در عهد تو تنها نه رفیقست که هر جا
پیمانه کشی هست به پیمان تو یابند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و جذابیت محبوبش اشاره میکند و او را مانند یک شاه توصیف میکند که از میان جمعی از زیبارویان عبور میکند. هنگامی که محبوب از پیش شاعر میگذرد، بر او تأثیری عمیق و سوزاننده میگذارد. شاعر احساس تنهائی و درد ناشی از دوری محبوب را به تصویر میکشد و میگوید که زندگی بدون او برایش سخت و طولانی است. همچنین به یاد محبوب و تأثیر آن بر زندگیاش اشاره میکند و میگوید که حتی اگر لحظهای از یاد او غافل شود، فراموشی برایش دشوار است. شاعر به تناقضاتی همچون گناه و بیگناهی و همچنین وضعیت اجتماعی خود به عنوان یک گدای عاشق در مقایسه با دنیا و زندگی محبوبش نیز اشاره میکند. در نهایت، بیان میکند که آرزوی او دیدن محبوبش است و دلیلی برای اشکها و سوزشهایش.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که در میدان تو به قتل برسد، زیرا مانند گوی، سر من در خم چوگان تو پیدا خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر شهیدان وفا را جستجو کنند، خواهند دید که در هر گوشهی میدان، صد نفر جان خود را فدای این ارزش کردهاند.
هوش مصنوعی: نیکان و بزرگواران به عنوان نشانهای از احترام به کسانی که خوب و شایستهاند، حتی از چیزهای ساده و معمولی مانند خارهایی که از دیوار گلستان تو میرویند، ارزش مینهند و آنها را گرامی میدارند.
هوش مصنوعی: عیسی روحانی، مانند خضر، از منبع جاودانه زندگی به سرچشمه حیات دست پیدا میکند و بنابراین طعم و لذت زندگی ابدی را میچشد.
هوش مصنوعی: زلف پیچیده و گرهخوردهات را باز کن، تا عاشقان بتوانند دلهای نا آرام خود را از زلف آشفتهات بگیرند.
هوش مصنوعی: به راه برو که زیبایی و جاذبهات موجب خجالت و سرشکستگی همه قد بلندها و زیبارویان میشود؛ زیرا جلوه و ناز تو آنقدر جذاب است که همه را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: در زمان تو، فقط یک دوست نیست که هر جا بروی و بادهخواری کنی، بلکه دیگران نیز به خاطر پیمانی که با تو دارند، در آنجا خواهند بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشاق حیات از لب خندان تو یابند
خوبان عمل فتنه ز دیوان تو یابند
ببینم مه از جیب سپهر و نکشد دل
کان مه که برد دل ز گریبان تو یابند
شاید که به شکرانه دهندت سر دیگر
[...]
آنها که عتاب از لب خندان تو یابند
زهر اجل از چشمه حیوان تو یابند
هر فتنه که پنهان به کمینگاه بلا شد
در گوشه دستار پریشان تو یابند
دلها که در آیند در آن چاه زنخدان
[...]
تا بوی نعیم ستم از خوان تو یابند
جان های شهیدان همه مهمان تو یابند
مهمان تو جمعی و مرا غم که مبادا
سوز دل ریشم ز نمکدان تو یابند
سازند به محشر هدف تیر ملامت
[...]
فیض دم صبح از لب خندان تو یابند
شهدی است شکرخند که در شان تو یابند
هر دل که شودآب درین باغ چو شبنم
زیر قدم سرو خرامان تو یابند
در راه صبا غنچه نشینند عزیزان
[...]
مردان نظر از نرگس فتّان تو یابند
فیض سحر از چاک گریبان تو یابند
عشّاق جگر سوخته، جمعیّت دل را
در سلسلهٔ زلف پریشان تو یابند
یوسف صفتان با همه بی باکی و شوخی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.