آن ترک پری چهره، که مانند فرشتست
یارب، گل پاکش ز چه ترکیب سرشتست؟
انصاف توان داد که: با لطف وجودش
بنیاد وجود دگران از گل و خشتست
زین بیش مده وعده به فردای بهشتم
کامروز به نقد از رخ او خانه بهشتست
با قامت او هر که نشاند پس ازین سرو
بسیار کند سرزنش آن سرو که کشتست
گفتم که: بگویم به کسی درد دل خویش
از خود به جهان یک دل بیدرد نهشتست
جان را نبود قیمت و دل چیست بر او؟
کس نام چنین ها نتوان برد، که زشتست
ای اوحدی، از سر بنهی بر خط او نه
کامروز کسی بهتر ازین خط ننوشتست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هرگز پر طاووس کسی گفت که زشتست؟
یا دیو کسی گفت که رضوان بهشتست؟
نیکی و بدی در گهر خلق سرشتست
از نامه نخوانند مگر آنچه نوشتست
این نخل که از چشمه جان رسته که کشتست؟
وین خط که دهد یاد ز معجز که نوشتست؟
ما فتنه ز مشاطه حسنیم نه از عشق
زنار مغان رشته خط و زلف که رشتست؟
جز از اثر دهشت ما وحشت ما نیست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.