دانهای بر روی دام انداختی
مرغ آدم را ز بام انداختی
تا شود سجاده و تسبیح رد
جرعهای در کاس و جام انداختی
هر کرا خون خواستی کردن حلال
خرقهٔ او بر حرام انداختی
چون سزای سوختن دیدی مرا
در چنین سودای خام انداختی
بیدلان را چون ندیدی مرد وصل
در کف پیک و پیام انداختی
یک سخن ناگفته، ما را چون سخن
در زبان خاص و عام انداختی
دیگران را بار دادی چون کلیم
اوحدی را در کلام انداختی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف افرادی میپردازد که با فریب و نیرنگ دیگران را به دام خود میاندازند. او به زبانی نمادین بیان میکند که چگونه مرغ آدم (نماینده انسان) به دام میافتد و به یادآوری میآورد که چگونه برای دستیابی به خواستههایشان، دیگران را در مسیر نادرست قرار میدهند. شاعر همچنین از سوختن خود به عنوان نتیجه این فریبها یاد میکند و به بیخبری و گرفتاری دلباختگان اشاره میکند. او این وضعیت را به قضاوت و کلامهای ناگفته و پیامترسانی نسبت میدهد که به دیگران بار دشواری میدهد. این اشعار در نهایت بر روی درد و رنج ناشی از فریب و نادانی متمرکز است.
هوش مصنوعی: تو با ترفند و فریب خود، چیزی به انسان نشان دادی که او را به دام انداختی و از جایگاه خود پایین آوردی.
هوش مصنوعی: برای اینکه سجاده و تسبیح آماده شود، یک جرعه نوشیدی و آن را در کاس و جام ریختی.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنبال خون و آسیب رساندن به دیگران باشد، لباس او به حرام و ناپاکی آغشته میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که عواقب سوختن من را مشاهده کردی، مرا در این خیال خام گرفتار کردی.
هوش مصنوعی: زمانی که عاشقان را ندیدی، در واقع مردی که در آغوش وصال است، در دست تو تنها به پیام و مشروبات دلخوشی میپردازد.
هوش مصنوعی: یک حرفی که نگفتهام، باعث شد که ما را در جمع عموم و خاص به صحبت بیندازی.
هوش مصنوعی: دیگران را به زحمت انداختی، درست مانند اینکه مثل حضرت کلیم (موسی) مورد آزمایش قرار گرفتند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.