چون همه ملک وجود خانهٔ شاهست و شاه
راه چه جویی به غیر؟ بیش چه پویی به راه؟
ای که نچیدی گلش،، در گل خود کن نظر
ای که ندیدی رخش، در دل خود کن نگاه
تا تو به خود میروی، گر چه نه بد میروی
بیتلفی نیست مال، بیکلفی نیست ماه
رنگ دویی رنگ ماست ورنه ز نوری چراست؟
پیکر چینی سفید، هیکل زنگی سیاه
وادی قدسست هین! رو بکن از پای کفش
نادی عشقست هان! رو بنه از سر کلاه
اوحدی، ار کار هست، بر در او بار هست
در شو و حجت بگیر، بگرو و حاجت بخواه
یار کمینها کند، غارت دینها کند
آنکه چنینها کند، بر تو نگیرد گناه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، به اهمیت عشق و حقیقت وجود اشاره شده است. شاعر از حذف تفکرات غیرضروری و نزدیک شدن به حقیقت الهی دعوت میکند. او به زیبایی و نور الهی اشاره میکند و میگوید که باید به دل و جان خود نگاه کنیم، زیرا درون خود میتوانیم زیباییها و حقیقت را بیابیم. اشاره به این نکته میشود که عالم هستی، به عنوان خانهای برای خداوند، نیاز به تامل و خودشناسی دارد. عشق را به عنوان ناد عظیم معرفی کرده و از شنونده میخواهد که با پاکسازی خود، به درک عمیقتری از معنای وجود برسد. همچنین، به این نکته اشاره میشود که در نور عشق، همه رنگها یکی هستند و این عشق است که انسان را به حقیقت رهنمون میسازد.
هوش مصنوعی: همهٔ موجودات و کائنات به نوعی به خداوند وابسته هستند و مانند خانهای برای او به شمار میآیند. در این صورت، چرا به دنبال چیز دیگری باشیم و چرا در مسیرهای دیگر قدم بگذاریم؟
هوش مصنوعی: ای کسی که گلش را نچیدی، به گل خودت نگاه کن. و ای کسی که رخسار او را ندیدی، در دل خود به او توجه کن.
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو به خودت میرسی، هر چند که شاید رفتارت بد نباشد، در زندگی بدون تلاش و کوشش هیچ چیزی بدست نمیآید و بدون زحمت، موفقیتی حاصل نمیگردد.
هوش مصنوعی: رنگ دوگانگی ویژگی ماست، وگرنه چرایی وجود نور چیست؟ بدنی که به شکل چینی زیبا و سفید است، اما درونش تیره و سیاه به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: این مکان مقدس است! به سرعت به سوی آن برو و از پاهای خود کفش را درآور. عشق تو را میخواند! پس کلاهت را نیز از سر بردار و به سوی آن روی.
هوش مصنوعی: اگر کاری وجود دارد، درِ او باز است. به آنجا برو و حقایق را بگیر، و نیازهایت را از او بخواه.
هوش مصنوعی: دوستت در کمین نشسته و دینها را غارت میکند، اما کسی که چنین کارهایی میکند، بر تو گناه نمیآورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه تیرست ای نموده تیره از روی تو ماه
می درین مه لعل روشن گردد ای مه می بخواه
وقت نعمتهاست لیکن نعمتی چون می مدان
جان بدین گفته که من گفتم گواه آید گواه
دل به می تازه ست تازه جان همی شادست شاد
[...]
صدهزاران سال میمون باد جشن مهرماه
بر شهنشاهی که دارد صدهزاران مهر وماه
بندگانش مهر و ماه اند وز فرخ طلعتش
روز ایشان هست فرختر ز جشن مهر ماه
یک تن است او از عدد وز نصرت و تایید هست
[...]
در سعادت همچنین آسوده بادی سال و ماه
از بزرگان و ز بزرگی مر ترا اقبال و جاه
هست دولت را اساس و هست ملت را پناه
حضرت خوارزمشاه و خدمت خوارزمشاه
خسرو عادل ، علاء دولت ، آن کز عدل اوست
هم خلایق را امان و هم شرایع را پناه
مسند خوارزمشاهی تا مسلم شود بدو
[...]
آنکه روی چرخ را زینت بانجم داد و ماه
داد ملک شرق را زینت بخیل شاه و شاه
شهریار شیردل خوارزمشاه آتسز که هست
در سر شمشیر او پیروزی دین الله
دولتی شاهی که بی کوشش سپهر از بهر او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.