از تو مرا تا به کی بیسر و سامان شدن؟
در طلب وصل تو زار و پریشان شدن؟
هر نفسم خون دل ریزی و گویی: مگوی
واقعهای مشکلست: دیدن و نادان شدن
من ز تو درمان دل جستم و دشمن شدی
مصلحت من نبود در پی درمان شدن
زلف تو در بند آن هست که: شادم کند
گر نزند روی تو رای پشیمان شدن
روی ترا عادتست، زلف ترا قاعده
دل بربودن ز من هر دم و پنهان شدن
هر چه تو خواهی بکن، زانکه نه کار منست
با چو تو مسکین کشی دست و گریبان شدن
خلق به دیر و به زود راه به پایان برند
رای ترا هیچ نیست راه به پایان شدن
بر دل ویران من طعنه زدن تا به چند؟
بین که: چه گنجی دروست با همه ویران شدن
کار تو پیمان شکن نیست به جز سرکشی
کار دل اوحدی بر سر پیمان شدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از غم و دلتنگی خود برای معشوقه صحبت میکند. او از حس بیسر و سامانی و پریشانی در جستجوی وصال معشوق شکایت میکند و میگوید هر لحظه که میگذرد، بر درد دلش افزوده میشود. شاعر به درمان عشق و دشواریهای آن اشاره میکند و میگوید نتوانسته در پی درمان دل خود موفق شود. او به زلف معشوق نگاهی میکند که او را شاد میکند، ولی میترسد که پشیمانی به سراغش بیاید. شاعر میگوید که عادت روی معشوق دلهرهآور است و دائما دلش را میدزدد. همچنین به سرنوشت ناپایدار انسانها و بیمعنی بودن تلاش برای فهمیدن نیت معشوق اشاره میکند. در نهایت، شاعر به سرکشی و پیمانشکنی معشوق و خود ویرانی دلش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: تا کی باید بیقرار و آشفته بمانم از تو؟ در جستجوی رسیدن به تو، همواره در حال زاری و پریشانیام.
هوش مصنوعی: هر لحظه از دل خون میریزم و میگویم: نباید از یک واقعه دشوار سخن بگویم؛ زیرا دیدن آن و در عین حال نادان بودن بسیار سخت است.
هوش مصنوعی: من به دنبال درمان دل خود از تو بودم، اما تو دشمن من شدی. این برای من مناسب نبود که در پی درمان خود بروم.
هوش مصنوعی: زلف تو به این شرط در دام افتاده است که اگر بر چهرهات غم و پشیمانی نباشد، مرا شاد کند.
هوش مصنوعی: عادت تو این است که با زیباییهای خود دل مرا بهدست میآوری و هر بار که از من دور میشوی، بدون اینکه به من نشان دهی، این کار را میکنی.
هوش مصنوعی: هر چه بخواهی انجام بده، زیرا من درگیر کار تو نیستم. من نمیخواهم با تو درافتاده و به دردسر بیفتم.
هوش مصنوعی: مردم در زمانهای مختلف، به قصد رسیدن به مقصود خود، به راههای مختلفی میروند و در نهایت هم به مقصد میرسند. اما نظر تو اهمیتی ندارد و هرگز راهی به پایان نمیرسد.
هوش مصنوعی: چرا به دل خراب من طعنه میزنید؟ ببینید که درون این ویرانی چه گنجی نهفته است.
هوش مصنوعی: عمل تو به هیچ وجه نقض پیمان نیست جز هنگامی که دل به سرکشی میزند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.