از تو میسر نشد کنار گرفتن
پیش تو داند دلم قرار گرفتن
کعبهٔ من کوی تست و حج دل من
حلقهٔ آن زلف تابدار گرفتن
گر ز دل من به گرد غصه برآری
از تو نخواهد دلم غبار گرفتن
عشق ترا نیک میشمردم و بد شد
جهل بود کار عشق خوار گرفتن
دست نگارین مبر به تیغ، که ما خود
دست بشستیم ازین نگار گرفتن
حاصلت از یار چون به جز غم دل نیست
توبه کن، ای اوحدی، ز یار گرفتن
رو به کناری بساز، چون نتوانی
کام دل خویش در کنار گرفتن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و دلبستگی خود به محبوب سخن میگوید. او احساس میکند که نمیتواند از محبوب خود دور شود و در کنار او آرامش مییابد. شاعر به کعبه تشبیه میکند که محبوبش محل زیارت دل اوست. او اشاره میکند که اگر دلش از غصهها گرفته شود، باز هم نمیتواند از محبوبش دور شود. عشق او آغازش خوب بوده، اما به دلایل نادانی دچار درد و رنج شده است. در نهایت، شاعر میگوید که اگر قرار نیست در کنار محبوب باشد، بهتر است به تنهایی بسازد و از او فاصله بگیرد.
هوش مصنوعی: دل من نمیتواند در حضورت آرام بگیرد، چون نمیتوانم از تو دور شوم و کنار بگذارمت.
هوش مصنوعی: مکان مقدس من، کوی توست و زیارت قلب من، گره زدن به آن زلفِ پرتابدار است.
هوش مصنوعی: اگر از دل من غم و اندوهی برآید، دلم نمیخواهد که تو غبار حزن بر من بپاشی.
هوش مصنوعی: من عشق تو را خوب و ارزشمند میدانستم، اما نادانی باعث شد که عشق را بیارزش تلقی کنم.
هوش مصنوعی: دست زیبا و نگاری شدهات را با تیغ مخراش، زیرا ما خود از این کار دست شستهایم.
هوش مصنوعی: اگر در رابطهات با معشوق تنها چیزی که نصیبت شده، غم و اندوه است، بهتر است از این عشق دست بکشی و توبه کنی.
هوش مصنوعی: اگر نمیتوانی به خواستهات برسی، بهتر است کنار بکشی و از تلاش بیحاصل دست برداری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.