زلف تو اگر به تاب میبینم
دل ز آتش غم کباب میبینم
این جور، که بر دلم پسندیدی
ظلمیست که بر خراب میبینم
در دیدهٔخود خیال رخسارت
چون عکس قمر در آب میبینم
این شیوهٔ چشمهای بیخوابت
گویی که: مگر به خواب میبینم
روی تو کشد مرا و این معنی
از دور چو آفتاب میبینم
هجر تو و مرگ اوحدی را من
«من ذلک» یک حساب میبینم
هر چیز که آن خطاست در عالم
چون از تو بود، صواب میبینم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف احساسات عمیق و درد ناشی از جدایی و عشق میپردازد. او از زیبایی زلف معشوق و تأثیر آن بر دلش سخن میگوید و دل خود را در آتش غم میبیند. شاعر به ظلمی که معشوق بر او روا میدارد اشاره میکند و همچنین به خیالی که از چهره معشوق در ذهن دارد. او چشمان معشوق را همچون خواب میداند و به قدرت کشش زیبایی معشوقش اشاره میکند که او را به سوی خود میکشاند. در نهایت، او جدایی از معشوق را برابر با مرگ میداند و هر آنچه را که نادرست به نظر میرسد، به دلیل وجود معشوق درست میبیند.
هوش مصنوعی: اگرچه زلف تو زیبا و دلربا است، اما در درونم از ناراحتی و غم رنج میبرم و قلبم به شدت داغ و سوخته است.
هوش مصنوعی: آنچه که بر دلم پسند کردی، نوعی ظلم است که در حال خراب شدن میبینم.
هوش مصنوعی: در چشمانم تصویر زیبایی تو را مانند انعکاس ماه در آب میبینم.
هوش مصنوعی: چشمهای بیخوابت به من جار میزنند که آیا واقعاً در خواب هستم؟
هوش مصنوعی: حضور تو مرا به خود جذب میکند و این احساس را مانند تابش آفتاب از دور حس میکنم.
هوش مصنوعی: فراق و جدایی تو را با مرگ اوحدی مساوی میدانم و برای هر دو موضوع تنها یک حساب و اندازهگیری دارم.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در جهان اشتباه به نظر میآید، وقتی از جانب تو باشد، برایم درست و صحیح جلوه میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.