بیتو دل و جان من زیر و زبر میشود
دم به دمم درد دل بیش و بتر میشود
عمر به سر شد مرا در غم هجران تو
تا تو نگویی: مرا بیتو به سر میشود
از رخ چون شمع خود روشنییی پیش تو
کین شب تاریک ما دیر سحر میشود
چند بپوشیدم این راز دل و خلق را
از سخن عاشقان زود خبر میشود
هر چه تو خواهی بگوی، کین همه دشنام تلخ
چون به لبت میرسد شهد و شکر میشود
گر نه دل اوحدی سوختهای، هر دمش
سینه چه جان میکند، دیده چه تر میشود؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و غم جدایی از معشوقش صحبت میکند. او به شدت تحت تأثیر این جدایی است و میگوید که بدون محبوبش، دل و جانش در turmoil قرار میگیرد. درد دلش هر روز بیشتر و عمرش در غم هجران سپری میشود. او به تاریکی شب اشاره میکند و میگوید که نور وجود محبوبش مانند شمعی است که در این شب تاریک به سحر نزدیک میشود. همچنین، شاعر از راز دلش سخن میگوید و میافزاید که بیان احساسات عاشقانهاش به طور ناخواسته دیگران را خبردار میکند. در آخر، او بیان میکند که درد و رنج عشق باعث سوختن دلش شده و او به شدت تحت فشار قرار دارد.
هوش مصنوعی: بدون تو، قلب و جانم هر لحظه در هم میریزد و به شدت آشفته میشود. درد دل من هر روز بیشتر و بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: عمر من به پایان رسید و در درد جدایی تو گذشت، اما تو هرگز نگفتی که بیتو زندگی برایم ادامه دارد.
هوش مصنوعی: از چهرهی زیبا و درخشان تو، روشنیای همچون شمع برمیآید که این شب تاریک و طولانی ما را روشن میکند و امیدوارم که سحرگاه زودتر فرارسد.
هوش مصنوعی: مدتهاست که این راز دل را پنهان کردهام، اما بهزودی مردم از حال عاشقان باخبر میشوند.
هوش مصنوعی: هر چه دلتان میخواهد بگویید، چون وقتی این دشنامهای تلخ به زبان شما میآید، شیرین و خوشایند میشود.
هوش مصنوعی: اگر دل اوحدی آتشین و سوخته نباشد، چرا هر لحظه سینهاش اینقدر جان میکشد و چشمانش چقدر اشک میریزند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.