تا بر دوست بار نتوان یافت
دل بر ما قرار نتوان یافت
تا نیاید نگار ما در کار
کار ما چون نگار نتوان یافت
بیدهان و لب چو شکر او
عاشقان را شکار نتوان یافت
گر بپرسیدنم نهد گامی
جز دل و جان نثار نتوان یافت
به جز اندر دهان و جز لب او
زندگانی دوبار نتوان یافت
در جهان از شمار شوخی او
تا به روز شمار نتوان یافت
بر وفا دل منه، که خوبان را
به وفا استوار نتوان یافت
اوحدی، کار عشق کن، که به نقد
به ازین هیچ کار نتوان یافت
پایدار، ار بگیردت غم عشق
عشق بیگیر ودار نتوان یافت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساساتی عمیق و پیچیده درباره عشق میپردازد. شاعر بیان میکند که در غیاب معشوق، نمیتوان دل آرامی یافت و هر کار و فعالیتی بیوجود او بیمعناست. عشق به مانند شکر است که بیلب و دهان او وجود ندارد. شاعر تأکید میکند که عشق واقعی و وفاداری در میان خوبان نادر است و تنها با عشق میتوان به زندگی معناداری دست یافت. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که در میان چالشها و غمهای عشق، هیچ چیز به اندازه عشق و ارتباط با معشوق ارزش ندارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نتوانی محبت و محبت را از دوست به دست آوری، نمیتوانی آرامش و قرار در دل خود پیدا کنی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که محبوب ما در کارهایمان نباشد، هیچ یک از آثار و زیباییهایی که به جا میآوریم، به خاطر نگار نیست و نمیتوان به آن زیبایی دست پیدا کرد.
هوش مصنوعی: کسی که بیصدا و بدون سخن بماند، مانند شکر است و نمیتوان شکار عشق را در میان آنها پیدا کرد.
هوش مصنوعی: اگر از من بپرسی، تنها چیزی که میتوانم به تو تقدیم کنم، دل و جانم است و غیر از این، چیزی دیگر نمیتوانی پیدا کنی.
هوش مصنوعی: جز در دهان و لب او، نمیتوان زندگی را دوباره تجربه کرد.
هوش مصنوعی: در دنیا هیچکس نتوانسته است به اندازهی او در شوخی و لطافت به شمارش بیفتد و روزشمار کند.
هوش مصنوعی: به دل خود اتکا نکن، زیرا نمیتوان در میان نیکان به وفاداری پایدار دست پیدا کرد.
هوش مصنوعی: کار عشق را انجام بده، زیرا بهراستی هیچ کاری به ارزش و اهمیت آن پیدا نمیشود.
هوش مصنوعی: اگر غم عشق تو را دربر گیرد، پایدار باش. زیرا عشق واقعی آسان به دست نمیآید و نمیتوان آن را به سادگی یافت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بی سبب وصل یار نتوان یافت
به خیالی نگار نتوان یافت
از میان تا کناره نکنی
آن میان در کنار نتوان یافت
بی زمستان سرد و آتش و دود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.