اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
»
شمارهٔ ۳۱
بی عشق دوان است دلت از چپ و راست
تا عشق نباشد نشود کار تو راست
معشوق یکی است و عاشق او یکتاست
او را خواهی از همه برباید خاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر بیان میشود که بدون عشق، دل انسان در تلاش و سرگردانی است و نمیتواند به راستی برسد. عشق تنها یک معشوق دارد و عاشق نیز فقط به او تعلق دارد. بنابراین، اگر کسی بخواهد به عشق واقعی دست یابد، باید از همه چیزها چشم پوشی کند و تنها به آن معشوق بپردازد.
هوش مصنوعی: دل بدون عشق، بیهدف و سرگردان است و هر چه تلاش کنی، کارهایت به سامان نمیرسد. عشق، نیازی اساسی برای درست انجام دادن امور زندگی است.
هوش مصنوعی: معشوق تنها یک نفر است و عاشق او نیز یگانه و بینظیر است. اگر بخواهی، او را میتوانی از همهچیز بربایی و جدا کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آزادی و عشق چون همی نامد راست
بنده شدم و نهادم از یکسو خواست
زین پس چونان که داردم دوست رواست
گفتار و خصومت از میانه برخاست
این کار نگر که از تو امروز مراست
بازار بهشتیان چنین باشد راست
نی بوسه فروشی تو به نرخی که سزاست
نی بوسه خری بدانچه در حکم رواست
گر نور فلک چو طبع ما گردد راست
در مدح تو از طبع سخن نتوان خواست
هر بیت که در مدح تو خواهم آراست
در خورد تو نیست بلکه در طاقت ماست
دارنده چو ترکیب طبایع آراست
از بهر چه اوفکندش اندر کم و کاست؟
گر نیک آمد، شکستن از بهر چه بود؟
ور نیک نیامد، این صور عیب که راست؟
گر خصم نخواست از حسد کار توراست
ایزد ملکا هر آنچه او خواست نخواست
امروز که راست این سعادت که تو راست
اقبال فزون گشته و خصمان کم و کاست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.