گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
خواجه عبدالله انصاری

دزدیده رهی ز تو خیالی بنگاشت

بر دیدن آن خیال عمری بگذاشت

چون طلعت خورشید عیان سر برداشت

در دیده هوس بماند و در سر پنداشت

عین‌القضات همدانی

در دیده رهی ز تو خیالیبنگاشت

بر دیدن آن خیال عمری بگذاشت

چون طلعت خورشید عیان سربرداشت

در دیده غلط نماند و درسر پنداشت

انوری

اندوه تو چون دلم به شادی انگاشت

وز بهر تو پیوند جهانی بگذاشت

گیرم ز جفاش باز نتوانی برد

دایم ز وفاش باز نتوانی داشت

میبدی

در دیده رهی ز تو خیالی بنگاشت

بر دیدن آن خیال عمری بگذاشت

چون طلعت خورشید عیان سر برداشت

در دیده هوس بماند و در سر پنداشت

کمال‌الدین اسماعیل

آمد بر من چو بر کفم زر پنداشت

چون دید که زر نداشتم ره بگذاشت

از حلقۀ گوش او مرا شد معلوم

کانجا که زرست گوش می باید داشت

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از کمال‌الدین اسماعیل
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه