اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
»
شمارهٔ ۲۴۹
صحرای جهان بی تو مرا تنگ آید
بی روی توَم جهان سیه رنگ آید
آن نشنیدی که در مثلها گویند
محنت زده را ز هر سویی سنگ آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر احساس تنهایی و دلتنگی خود را ابراز میکند. او میگوید که بدون حضور محبوبش، دنیا برایش زجرآور و تاریک است. همچنین به ضربالمثلهایی اشاره میکند که بیانگر درد و سختیهای زندگیست و این که دردکشیدهها از همهجا تحت فشار و آسیب قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد بدون حضور تو، فضای زندگی برایم تنگ و دلگیر شده است و جهان بدون چهرهات برایم بسیار تاریک و ناامیدکننده به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: آیا نشنیدهای که در مثلها میگویند، کسی که دچار مشکل شده، از هر طرف با چالشها و سختیها مواجه میشود؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در دوزخم ار زلف تو در چنگ آید
از حال بهشتیان مرا ننگ آید
ور بی تو به صحرای بهشتم خوانند
صحرای بهشت بر دلم تنگ آید
روزی که مرا وصل تو در چنگ آید
از حال بهشتیان مرا ننگ آید
روزی که مرا وصل تو در چنگ آید
از حال بهشتیان مرا ننگ آید
جائی که چنان خطّ سیه رنگ آید
شک نیست که پای حسن در سنگ آید
و آن را که میان! بود بدین باریکی
نادر نبود اگر قبا تنگ آید
هر سال که غنچه را قبا تنگ آید
سرمایه اش آن عارض گل رنگ آید
هم رنگ رخ تو دست گیری کندش
هر گاه که پای لاله در سنگ آید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.