گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

ای شب تو ره وصل سحرگه مَسپَر

وای صبح تو امشبی به شب در منگر

ای شب تو بگفتی که منم پردهٔ وصل

وز پرده برون میای واین پرده مَدَر

 
sunny dark_mode