گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مهستی گنجوی

ایام چو آتشکده از سینهٔ ماست

عالم کهن از وجود دیرینهٔ ماست

اینک به مثل چو کوزه‌ای آب خوریم

از خاک برادران پیشینهٔ ماست

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مهستی گنجوی
اوحدالدین کرمانی

هر جا که غم است زنگ آیینهٔ ماست

هر تیر بلا که هست در سینهٔ ماست

شادی زبرم بزود برمی گردد

هم درد که او حریف دیرینهٔ ماست

ابن یمین

رخسار تو آئینه دیرینه ماست

ما شاهد و دیدار تو آئینه ماست

آن جامه شاهی که باطلس ندهیم

در صومعه آن خرقه پشمینه ماست

ابن حسام خوسفی

اسرار غم عشق بگنجینه ماست

دردانه غم در صدف سینه ماست

با هر که در آمیختم از من بگریخت

جز غم که حریف و یار دیرینه ماست

میرداماد

با آنکه همیشه یار در کینه ماست

ز آن روی نتابیم که آئینه ماست

هرگز نرود خیال آن سرو سهی

زین شکل صنوبری که در سینه ماست

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه