گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

در صحرا شو که عشق در صحرا به

ناپیدا شو که مرد ناپیدا به

در بوتهٔ نیستی رو و پاک بسوز

عاشق کروکور و لنگ و نابینا به

 
sunny dark_mode