اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
»
شمارهٔ ۱۳۷
در دهر کسی نداده از عشق نشان
کاین عشق صفایی است به جان گشته نهان
گر بنماید جمال معشوق عیان
خلق دو جهان جمله شوند کَلّ لسان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این بیت نشان میدهد که در طول تاریخ، کسی نتوانسته است نشان حقیقی عشق را پیدا کند، زیرا این عشق نوعی روشنایی است که در درون انسان است. اگر زیبایی معشوق به طور واضح نشان داده شود، تمام مردم دو جهان به بیان آن عشق خواهند پرداخت.
هوش مصنوعی: در دنیا هیچکس نشانی از عشق نداشته، زیرا این عشق به گونهای است که در عمق جان انسان ریشهدوانده و پنهان شده است.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی معشوق به طور آشکار نمایان شود، همه مردم جهان از گفتن و بیان عاجز میشوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در عشق، چو رودکی، شدم سیر از جان
از گریهٔ خونین مژهام شد مرجان
القصه که: از بیم عذاب هجران
در آتش رشکم دگر از دوزخیان
دیدار بدل فروخت نفروخت گران
بوسه با جان فروشد و هست ارزان
آری چو چنان ماه بود بازرگان
دیدار بدل فروشد و بوسه بجان
ای خالق ذوالجلال وحی رحمان
سازندهٔ کارهای بی سامانان
خصمان مرا مطیع من میگردان
بیرحمان را رحیم من میگردان
ای نیمشب گریخته ز رضوان
وندر شکنج زلف شده پنهان
ای سرو نارسیده بتو آفت
ای ماه نارسیده بتو نقصان
ای میوه دل من ،لابل دل
[...]
دیدیم نهان گیتی واصل جهان
از علت و عار برگذشتیم آسان
آن نور سیه زلانقط برتر دان
زان نیز گذشتیم نه این ماند و نه آن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.