اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الخامس: فی حسن العمل و ما یتضمّنه من المعانی ممّا اطلق علیه اسم الحسن
»
شمارهٔ ۲۹
گر بر سر دریا نه سبک تر زخسی
دانم زچه در پی هوا و هوسی
خود را زهمه بیشترک می بینی
هر دم چو رسن تاب از آن باز پسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات به نوعی به خودشیفتگی و سرگردانی انسان در پی خواستههای دنیوی اشاره دارد. شاعر میگوید اگر بر فراز دریا هم باشی و سبکبالترین موجود نیز باشی، باز هم میدانی که به دنبال چه آرزوها و خواستههایی هستی. در واقع، این تأکید بر این است که فرد خود را بیشتر از دیگران بزرگ میبیند، اما در نهایت در حال سقوط و بازگشت به حالت اولیهاش است.
هوش مصنوعی: اگر در کنار دریا هم سبکبارتر از یک قطره آب باشم، میدانم که به چه دلیلی از پی آرزوها و خواستههای بیهوده میروم.
هوش مصنوعی: هر بار که به خود مینگری، خود را بزرگتر و بالاتر از دیگران مییابی، مانند ریسمانی که از فشار و کشش جدا میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر چهرۀ خوبت آفرین کرده کسی
کس با تو شود ازین جهان دسترسی
گر میزنم از آتش عشقت نفسی
تا سوخته در جهان نمانند بسی
از کبر مدار هیچ در دل هوسی
کز کبر به جایی نرسیدست کسی
چون زلف بتان شکستگی عادت کن
تا صید کنی هزار دل در نفسی
گشتم به هوس گرد بد و نیک بسی
حاصل نشد از عمر مرا جز هوسی
تامی ماند ز عمر یارب نفسی
دریاب که نیست جز تو فریاد رسی
بی آنکه ز من بتو بدی گفت کسی
بر کشتن من چه تیز کردی هوسی؟
زین کار همی نیایدم باک بسی
صد کشته چو من به که تو غمگین نفسی
امید به زندگانیم نیست بسی
منصور سعید را بگویید کسی
هستت به خلاص عمر من دست رسی
کز جان رمقی مانده ست از تن نفسی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.