اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه
»
شمارهٔ ۱۵
عمری که به یاد این و آن میگذرد
گویی باد است در خزان میگذرد
برمیگذری تو از جهان چون شب و روز
میپنداری که این جهان میگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تجلی گذر زمان و زندگی اشاره دارد. شاعر بیان میکند که عمر انسان مانند بادی در فصل خزان به سرعت میگذرد و ما در این دنیا همچون روز و شب از کنار هم عبور میکنیم. این حس گذرا بودن زندگی، ما را به این فکر میاندازد که شاید این جهان نیز به همین شکل در حال گذر است.
هوش مصنوعی: زندگی که صرف فکر کردن به دیگران میشود، مانند بادی است که در فصل پاییز میگذرد و بیسر و صدا از بین میرود.
هوش مصنوعی: تو با سرعت از این دنیا عبور میکنی و گمان میکنی که این دنیا هم به همین سرعت میگذرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبح است و صبا مشکفشان میگذرد
دریاب که از کوی فلان میگذرد
برخیز چه خسبی که جهان میگذرد
بویی بستان که کاروان میگذرد
هان ای دل خسته کاروان میگذرد
بیدار شو آخر که جهان میگذرد
آن شد که دمی در همه عمرت خوش بود
باقی همه بر امید آن میگذرد
بیدار شو ای دل که جهان میگذرد
وین مایهٔ عمر رایگان میگذرد
در منزل تن مخسب و غافل منشین
کز منزل عمر کاروان میگذرد
فکری که بر آن طبع روان میگذرد
شرحش ز معانی و بیان میگذرد
شعر تو چرا نازک و شیرین نبود
آخر نه بدان لب و دهان میگذرد
هر چیز که از کون و مکان میگذرد
از توست که آن یکان یکان میگذرد
گر نیست وجود سد انسان ز چه رو
از خویش گذشته، از جهان میگذرد؟
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.