گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

شمعم که چو خاطرم مشوّش گردد

سررشتهٔ جانم همه آتش گردد

چون سوز رها کنم بمیرم حالی

می سوزم تا وقت دلم خوش گردد

 
sunny dark_mode