گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

در عالم عشق عقیل کُل مدهوش است

جان بر در او چو غاشیه بر دوش است

از سرّ سماع آن کسی باخبر است

کاو را به جز از دو گوش صورت گوش است