گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
اوحدالدین کرمانی

کردم نظری به سوی او دزدیده

نادیده ستد جان و دلم را دیده

مسکین باشد کسی که بیند رویش

وانگه نشود زعشق او شوریده

مولانا

ای بی‌ادبانه من ز تو نالیده

غیرت بشنیده گوش من مالیده

جایی بروم ناله کن دزدیده

آنجا که نه دل بوی برد نی دیده

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
فصیحی هروی

دستش گل داغ از جگر ما چیده

یا ماه به دیده دست او مالیده

یا مهر سیاه‌پوش گردیده چو داغ

و آنگه به نیاز دست او بوسیده

قدسی مشهدی

ای همچو خرد در همه فن سنجیده

نام تو کس از من به بدی نشنیده

دشنام نویسی تو و من همچو دعا

برخوانم و بوسم و نهم بر دیده

سعیدا

ساقی آورد ساغری بگزیده

گفتا که بگیر ای ز من رنجیده

بگرفتم و نوشیدم و از خود رفتم

برخاسته و نشسته و خوابیده

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه