اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
»
شمارهٔ ۶۴
ای در طلب تو عاقلان دیوانه
در راه غم تو آشنا بیگانه
چون می نتوان با تو شدن هم خانه
در نور خودم بسوز چون پروانه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات بیانگر عشق شدید و شیدایی در جستجوی معشوق است. شاعر میگوید که عاقلان به خاطر عشق به محبوبشان دیوانه شدهاند و در راه غم معشوق، آشنایان تبدیل به بیگانگان میشوند. او همچنین اشاره میکند که اگر امکان ندارد با محبوبش همخانه شود، همچون پروانهای در نور او خواهد سوخت. این نشاندهنده فداکاری و عاشقانه بودن احساسات اوست.
هوش مصنوعی: تو که در جستوجوی محبت و عشق هستی، عقلای عالم دیوانه شدهاند و در این راه، کسانی که در غم تو هستند به طرز عجیبی با هم آشنا و دوستانه رفتار میکنند، در حالی که بیگانگان و دورافتادگان از تو، احساس نزدیکی میکنند.
هوش مصنوعی: زمانی که نمیتوانم با تو در یک خانه باشم، در نور خودم بسوزم مانند پروانهای که به شمع نزدیک میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در هجو من ای قوامی فرزانه
گر ماز شدی تا بسر خمخانه
من سوزنیم گنگ و نر و دیوانه
بندم و تیر هر دو از یکنانه
در راه فرید کاتب فرزانه
بگشاد شبی در تناسل خانه
آورده به صحرای جهان مردانه
خوارزمیکی باره و دندانه
مستش دیدم، گرفته راه خانه
خلقی با او، ز خویش و از بیگانه
خود را بستم برو زدم مستانه
ز آنگونه که با شمع کند پروانه
این بادیهٔ تو را سری پیدا نه
پختن طمعِ وصل تو جز سودا نه
جان عاشقِ تو، ولیک جان اینجا نه
تو در دلِ ما ولیک دل با ما نه
ای دل چه نشسته ای درین ویرانه
نزدیک آمد که پر شود پیمانه
امروز بکن چاره وگرنِه فردا
سودت نکند ندامت و افغانه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.