حسن از طلب نگاه ما بسته لب است
از اهل ادب دیده گشودن عجب است
وانگه که لب حسن تماشا طلب است
از بی ادبی چشم گشایی ادب است
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
حسن از طلب نگاه ما بسته لب است
از اهل ادب دیده گشودن عجب است
وانگه که لب حسن تماشا طلب است
از بی ادبی چشم گشایی ادب است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به زیبایی و رمز و راز چهره حسن اشاره میکند. او میگوید حسن به دلیل ادب و احترام، نگاهها را از خود دور کرده و لبهایش تنها برای تماشا است. در واقع، حسن از ادبیات عشق و زیبایی پیروی میکند و این نشاندهنده احترام به آداب و سنن عشق است. به طور کلی، این اشعار به زیباییهای ظاهری و باطنی علاقهمند است و به نوعی به تمایل به تماشا بدون تجاوز به حریم ادب اشاره دارد.
هوش مصنوعی: زیبایی از آنجایی که ما منتظر نگاه او هستیم، سکوت کرده است، و در دنیای ادب، دیدن غیر معمول و عجیب به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: زمانی که لبهای زیبا درخواست نگاه را دارند، بیادبی این است که چشمان خود را باز کنید و به آنها زل بزنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شاها اثر صبوح کاری عجب است
نازد به صبوح هرکه شادی طلب است
باده به همه وقت طرب را سبب است
لیکن به صبوح کیمیای طرب است
صبح شب برنائی من بوالعجب است
یک نیمه ازو روز و دگر نیمه شب است
دارم دم سرد و ترسم از موی سپید
این باد اگر برف نبارد عجب است
شمع آمد و گفت: آمده جانم به لب است
باکشتن روزم این همه سوز شب است
زین آتش تیز در عجب ماندهام
تا اشک چگونه مینسوزد عجب است
امشب هردل که همچو مه در طلب است
مانندهٔ زهره او حریف طرب است
از آرزوی لبش مرا جان بلب است
ایزد داند خموش کاین شب چه شب است
هندو نسب آن یار که سیفش لقب است
ببرید ز پیوند رهی وین عجب است
نی نیست عجب بریدن از سیف که او
برنده و آبدار و هندو نسب است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.