چندم ای نالهٔ سحر بکُشی
هر دم از آتش دگر بکُشی
دَرِ این دودگه دلا در بند
چندم از آه بی اثر بکُشی
این که پروانگی کنم، ترسم
کاتشم را به بال و پر بکُشی
نامه ام سنگ را بگریاند
ای فلک مرغ نامه بر بکُشی
کُشتی از غمزه اهل عالم را
بعد از این غمزه را مگر بکُشی
تا کنم چون چراغ شام بلا
زنده سازی و در سحر بکُشی
چون کسی اهل درد، عرفی را
چشم دارم که بیشر بکُشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ابراز درد و نالههای شاعر از وضعیت خود و دنیای اطرافش میپردازد. شاعر به تکرار نالهها و بیاثر بودن آنها اشاره میکند و از بندگی و وابستگی به آتش عشق میگوید. از ترس پروانگی و سوختن در آتش عشق شاکی است و به این خاطر از فلک و نامهاش گله دارد. در ادامه، او به غم و دردهای دیگران اشاره میکند و خواهان رهایی از این تلخیهاست، بهخصوص در زمانی که فشار زندگی بر او سنگینی میکند. در نهایت، او به امید زندهکردن آرامش در دلش و جهانش میاندیشد.
هوش مصنوعی: چند بار باید در دل شب ناله کنی و از دردهای جدید رنج ببری؟
هوش مصنوعی: در این مکان پر از درد و غم، دل در کدامین حبس و زنجیر است وقتی که بیفایده و بیثمر نالهای سر میدهی؟
هوش مصنوعی: من میخواهم عشق را تجربه کنم، اما از این میترسم که باعث بشود مرا به سوختن و فنا برساند.
هوش مصنوعی: ای آسمان، اگر نامهام را به سنگی برسانی، اشکهای آن سنگ را هم درمیآورم؛ آیا تو، ای پرنده نامهرسان، آن را به زمین میاندازی؟
هوش مصنوعی: با نگاهی پر از فریب و زیبایی، دلهای مردم را به درد و رنج میاندازی؛ پس از این نگاه دیگر باید دلها را شکست.
هوش مصنوعی: میخواهم مانند چراغی در شب بمانم که در تاریکی وجودم را روشن کند و در صبحگاه، به حیاتم پایان دهد.
هوش مصنوعی: وقتی کسی دردی را احساس کند، انتظار دارم که عواطف و احساساتش را به شکلی عمیقتر تجربه کند و در این حالت ممکن است نسبت به مشکلات دیگران بیتوجه باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.