تا مژدهٔ زخم دگر، دامن کش جان کرده ای
دشوار دادن جان من، خوش بر من آسان کرده ای
مستانه گریند از غمت، اهل ورع در صومعه
گویا تبسم گونه ای در کار ایشان کرده ای
خوش با دل جمع آمدی، نازان به حسن خویشتن
از عشوه گویا هر طرف، دل ها پریشان کرده ای
زنار عصمت پیشگان پوشند عیب برهمن
خوش توتیای آفتی در چشم انسان کرده ای
مهر و وفا را جذبه ای می باشد ای اهل طلب
رو گوشه ای بنشین، چرا، رو در بیابان کرده ای
چشمی که بازش کرده ای، از گریه خون آمد، ولی
خون گرید آن چشمی که تو، پاکش به دامان کرده ای
در حشر اگر نشناسدت، معذور باید داشتن
چشمی که از نظارهٔ آن چهره حیران کرده ای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عشق و شوق است. شاعر از زخمهای معنوی ناشی از عشق سخن میگوید و به تأثیرات این عشق بر دیگران اشاره میکند. او میبیند که اهل ورع و تقوی نیز که در صومعهها هستند، از غم عشق او گریه میکنند و این نشان میدهد که عشق او آنقدر عمیق و تاثیرگذار است که بر دلها تأثیر میگذارد. شاعر همچنین به زیبایی و جذبه خود اشاره میکند و میگوید که با ناز و عشوهگری دلها را پریشان کرده است. او عشق را به عنوان یک نیروی قوی معرفی میکند که حتی چشمهای بیخبر را تحت تأثیر قرار میدهد و در روز قیامت، نگاههای حیران را توجیه میکند. در نهایت، شعر نشاندهنده پیوند عمیق انسان با عشق و تأثیر آن بر هستی و روح انسانهاست.
هوش مصنوعی: تو به خاطر درد جدیدی که دارم، دلت میسوزد و احساس میکنی که جانم را به سختی از دست میدهم، اما تو به طرز عجیبی برای من جان دادن را آسان کردهای.
هوش مصنوعی: مستی از غم تو به گریه افتادهاند و اهل تقوا در صومعهها گویی لبخند بر لب دارند، انگار که تو با طراحی خاصی بر چهرهشان تأثیر گذاشتهای.
هوش مصنوعی: با دل و جان به ما نزدیک شدی، با ناز و زیباییات هر کجا که باشی، دلها را آشفته کردهای.
هوش مصنوعی: زنان پاکدامن عیوب خود را در پس پوشش خود پنهان میکنند، اما تو اینقدر زیبا و جذاب هستی که انگار آفتابی در چشمان مردم تابیدهای.
هوش مصنوعی: عشق و وفاداری نیرویی دارد که باید به آن توجه کرد. ای کسانی که به دنبال حقایقی، بهتر است در آرامش و سکوت به تفکر بپردازید، چرا که خود را در دل بیابان درگیر مسائل بیمعنا کردهاید.
هوش مصنوعی: چشمهایی که باز کردهای، به خاطر گریه خون میریزند، اما آن چشمی که تو با دستانت پاک کردهای، تنها اشک میریزد.
هوش مصنوعی: اگر در روز قیامت تو را نشناسند، این قابل توجیه است، زیرا چشمی که به تماشای آن چهره شگفتانگیز خیره شده، نمیتواند چیزی را درک کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای درد بیدرد دلم، تاراج پنهان کرده ای
یا جان بهم بیرون روی کآرام در جان کرده ای
در حیرتم تا هر شبی چون خواب می آید ترا
زینسان که در هر گوشه ای صد دل پریشان کرده ای
فتنه دمی در عهد تو بیکار ننشیند همی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.