گنجور

 
عرفی

ساغر لب ریز وصل، بر کف مشتاق نه

زمزمهٔ آتشین بر لب عشاق نه

ای قلم شعله ریز، دود دل ما بریز

آتش حسرت فزوز در دل اوراق نه

حسن صنم پرده سوخت، ای دل دیدار دوست

ناصیه بر خاک بند، حوصله بر تاق نه

عرفی اگر در جگر، شعله ندانی شکست

صد فلک از دود دل، بر سر آفاق نه

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
خاقانی

رخت تمنای دل بر در عشاق نه

تخت شهنشاه عشق بر سر آفاق نه

قفل که بر لب نهی از لب معشوق ساز

پای که از سر کنی در صف عشاق نه

زخم که جانان زند همسر مرهم شناس

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه