دورم از کوی تو، جا در زیر خاکم بهتر است
زندگی تلخ است با حرمان، هلاکم بهتر است
من که مجروح خمارم مرهم راحت چه سود
جای مرهم بر جراحت برگ تاکم بهتر است
گر بکشتی از فراقم، سوختی، منت منه
من که در دوزخ به زندان، هلاکم بهتر است
ره به امیدم مده عرفی که بی باکم بسی
من صلاح خویش دانم، ترسناکم بهتر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل بیان میکند که دوری از معشوق و بودن در زیر خاک برایش بهتر است، زیرا زندگی پر از تلخی و حسرت است. او احساس میکند که زخمهایش بیپاسخ مانده و وجود مرهمی بر آنها فایدهای ندارد. همچنین میگوید اگر بخواهند او را به خاطر فراق معشوق بکشند، او را منت نگذارند، زیرا تحمل عذاب دوزخ برایش آسانتر است. در پایان، شاعر از ناامیدیاش میگوید و تأکید میکند که خود بهتر از دیگران میداند چه برایش خوب است، حتی اگر این به معنای ترس باشد.
هوش مصنوعی: من از سرزمین تو دورم و زندگی در زیر خاک به مراتب بهتر از این است که در این دنیا با تلخی و ناامیدی زندگی کنم.
هوش مصنوعی: من که به خاطر خماری زخم خوردهام، درمان آرامش برایم فایدهای ندارد. بهتر است به جای استفاده از مرهم، از برگ تاک بهره ببرم.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به خاطر دوری من مرا بکشی، بدان که این کار تو تنها به ضرر خودت است. من ترجیح میدهم در دوزخ و در شرایط سخت باشم تا اینکه تو به من آسیب بزنی.
هوش مصنوعی: به من راه نده به امید اینکه بتوانم به آرامش برسم، زیرا بدون نگرانی، بهتر میدانم که چه چیزی برای خودم مناسب است و ترس از ناشناختهها برایم بهتر خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.