مستیی کو که خرد را ز جنون دل شکنیم
شیشه ها بر سر مستوری عاقل شکنیم
موح دریای بلا می دهد این مژده که ما
کشتی صبر به نزدیکی ساحل شکنیم
ای مگس بال و پر طعنه فرو ریز که ما
بهر لذت به جگر ناوک قاتل شکنیم
زخم ناسور به صد عجز خَرَد نیش زجاج
شیشهٔ زهر چو در انجمن دل شکنیم
کعبه از ننگ ملول است، بیایید که ما
قدم قافله نارفته به منزل شکنیم
عرفی از سامری عشق دهد رخصت ما
به فسون بال و پر جادوی بابل شکنیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات عاشقانه و فلسفی خود میپردازد. او از مستی و شور عشق صحبت میکند و تمایل دارد که دل را از قید و بندهای عقل رها کند. شاعر با استعارههایی مانند دریا، کشتی و شیشه برای توصیف دشواریهای زندگی و عشق استفاده میکند و میگوید که باید به جای ترس و احتیاط، با شجاعت و عشق به پیش برویم. او به نقد برخی از زشتها و قیدهای اجتماعی میپردازد و از مخاطبان میخواهد که با همت و گامهای هماهنگ به سوی عشق و زیبایی حرکت کنند. در نهایت، دعوت به شکستن زنجیرهای عاطفی و روحی و پیوستن به جادوی عشق است.
هوش مصنوعی: مستی که بتواند عقل را از پریشانی جدا کند، ما شیشهها را بر سر عاقلها میشکنیم.
هوش مصنوعی: دریای سختی و مشکلات به ما نوید میدهد که ما به زودی به سواحل آرامش و تحمل خواهیم رسید.
هوش مصنوعی: ای مگس، چرا با طعنه و کنایه به ما نزدیک میشوی؟ ما برای لذت بردن از زندگی، حتی اگر آسیب ببینیم، ادامه خواهیم داد.
هوش مصنوعی: زخمی عمیق که هرگز درمان نمیشود، به همراه نداشتن توانایی و بیپناهی، مانند نیش شیشهٔ زهر، به درد در دل به وجود میآورد وقتی که در جمع برای دل شکستن حضور داریم.
هوش مصنوعی: کعبه از شرم و ننگ خسته است، بیایید که ما قدمهای قافلهای را که هنوز به منزل نرسیده، بشکاییم.
هوش مصنوعی: عشق، همچون سامری، ما را با فریبی به سمت خود میکشاند و به ما اجازه میدهد که با جادو و سحر، محدودیتها را بشکنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.