میفروشم راحت و عشق ستمگر میخرم
میدهم روز خوش و آسیب اختر میخرم
ای که باز افکندهای در تیغ کاه رغبتم
گر متاع غم بود بگشا که اکثر میخرم
در سرشت من قبول شیوهٔ انکار نیست
سادهلوحم هر جه بفروشند یک سر میخرم
ترک جان تلخ کام است و شکر خواب عدم
جام زهری میفشانم تنگ شِکّر میخرم
او به خونم گرم و من زین شادمان کز شکر قتل
صد ره از وی خون خود در روز محشر میخرم
نیست غم کز درد هجران شهپرم بر خاک ریخت
اینک از جبریل شوقت باز شهپر میخرم
هر متاعی کز نگاهش میخرم در روز وصل
مینشینم گوشهای وز خود مکرر میخرم
عرفی آوردم متاعی کو ترازو غم کجاست
آن متاعی کس مَخَرَّد با جان برابر میخرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وصف حسی عمیق از عشق و درد ناشی از جدایی میپردازد. شاعر از عشق به عنوان کالایی میگوید که به راحتی به آن نیاز دارد و با وجود تمام سختیها و ناکامیها، همچنان آماده است تا آن را بخرند. او به تضاد میان شادی و غم اشاره کرده و به این نکته میپردازد که حتی در عمیقترین دردها، زیبایی و شکر را در مییابد. شاعر به صورت نمادین از تجارب تلخ زندگی سخن میگوید و بیان میکند که هیچ چیزی در برابر عشق و جذابیت معشوق نمیتواند او را دلسرد کند. او اعلام میکند که هر نوع متاعی را، حتی با وجود غم و اندوه، خریداری میکند، زیرا عشق برای او ارزشمندترین چیز است.
هوش مصنوعی: من دلم را به راحتی میفروشم و در عوض عشق کسی را میگیرم که به من ستم میکند. به جای روزهای خوش، زحمت و مشکلات زندگی را میپذیرم.
هوش مصنوعی: ای کسی که با زرنگی و ترفندهای خود جاذبههایی به من نشان دادهای، اگر کالا و چیزی برای من باعث غم و اندوه است، آن را به من نشان بده، زیرا من از این نوع کالا بهوفور میخرم و به آن تمایل دارم.
هوش مصنوعی: من به طور طبیعی از شیوهٔ انکار و رد کردن مطالب دورم. آدم سادهلوحی هستم و هر چیزی که به من پیشنهاد دهند، به راحتی میپذیرم و قبول میکنم.
هوش مصنوعی: ترک کردن چیزی که روح را آزار میدهد، سخت و تلخ است. من در حال حاضر در دنیای بیحوصلگی و واقعیتهای ناخوشایند هستم و برای فرار از این حالت، به دنبال چیزهایی میگردم که موقتا خوشحالم کند، حتی اگر بهای آن سنگین باشد.
هوش مصنوعی: او با مرگ من خوشحال است و من نیز از این وضعیت خوشحالم که به خاطر عشقش، در قیامت شکرگزار خون خودم میشوم.
هوش مصنوعی: غم و اندوهی نیست که از درد جدایی محبوبم بر زمین بریزد. اکنون به خاطر عشق و شوق او، دوباره بال و پر میگیرم.
هوش مصنوعی: هر چیزی را که از دقت و توجه او به دست میآورم، در روز وصال در جایی نشسته و مدام از خودم آن را بار دیگر میخرم.
هوش مصنوعی: من کالایی به تو آوردهام، اما غم و اندوه خود را نمیدانم کجا بگذارم. این کالا را با جانم برابری میکنم و آن را میخرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر متاع فتنه کز عشق ستمگر می خرم
می دهم باز و به منت بار دبگر می خرم
دهر مرد افکن به میدانم کند تکلیف و من
می دهم روز خوش و آسیب اختر می خرم
مُهر منمای و مجو از من که من این جنس را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.